1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

نقد و بررسي كتاب حق و باطل از ديدگاه قرآن

دکتر منصور پهلوان

شهيد بهشتي مي‌گويد: «امروز دلها در اردوگاههاي شرق و غرب در پي دو چيز است: اول در پي عدل، مردم همه جا از مظلوم واقع شدن انسان و انسانيت رنج مي‌برند و از ظلم بيزارند. دوم هدفداري، الان در بسياري از جامعه‌هاي به رفاه رسيده، مشكل بزرگ اين است كه زندگي براي انسانها معنا ندارد،‌ معنايش را از دست داده و پوچ و بي‌هدف است. بنابراين اگر ما امروز بخواهيم مردم دنيا را به اسلام دعوت كنيم بهترين شعار براي اسلام اين است كه اسلام دين حق و عدل است».

حق و باطل از ديدگاه قرآن عنوان سلسله سخنراني‌هاي شهيد بزرگوار آيت الله دكتر بهشتي است كه طي چهار جلسه در انجمن اسلامي پزشكان و مكتب قرآن ايراد شده است.

در جلسة اول در معنا و معيار حق گفتگو شده است. گاهي ‌مي‌گوييم اين حق است يعني مطابق با واقع است و گاهي مي‌گوييم اين حق است يعني بايد چنين باشد گرچه در حال حاضر اين گونه نيست. در اين كتاب مي‌خوانيم، « به اين ترتيب حق دو معناي اصلي پيدا مي‌كند آنچه هست و آنچه بايد باشد در علوم عيني وقتي مي‌گوييم حق، ناظر به معناي اول است، يعني آنچه هست. وقتي در حقوق و اديان و اخلاق از حق صحبت مي‌كنيم به معناي دوم است يعني آنچه بايد باشد.» (ص 21)

حال سؤال اين است كه معيار اين بايدها و نبايدها چيست؟ آيا صرفاً قراردادي و نسبي است و به آداب و رسوم هر قوم و ملتي مربوط مي‌شود و يا آنكه حق به معناي دوم نيز به آنچه كه هست مربوط مي‌شود. شهيد بهشتي در اين باره مي‌گويند: «اگر به راستي ما بتوانيم يك معيار فراتر از حق به مفهوم « بايد باشد» را « آنچه كه هست» مربوط كنيم، يعني بگوييم خاستگاه حق به مفهوم دوم، حق به مفهوم اول است فكر مي‌كنم پيروزي و موفقيتي است و اوج گرفتني درباره حق و باطل است» (ص 25). و پس از طرح مباحث استدلالي مي‌گويند: «به اين ترتيب ملاحظه مي‌كنيد كه حق به معناي دوم، يعني آنچه در رفتار انسان بايد باشد،‌ باز مي‌گردد به حق به معناي اول كه بايد در اين دستگاه هستي واقعي ديد. اينجا مطالعه واقعاً‌ علمي است. دعوت قرآن اين است، اين ديگر مطالعة مذهبي نيست، مطالعة‌ اخلاقي هم نيست، مطالعة حقوقي هم نيست؛ اين مطالعة‌ علمي است: الذين يذكرون الله قياماً و قعوداً و علي جذنوبهم و يتفكرون في خلق السموات و الارض، تفكر،‌ تفكر عالمانه عيني است.» (ص 34)

شهيد بهشتي در دنبالة مباحث مي‌گويند: «اسلام از وحي پيغمبر شروع نمي‌شود، اسلام از روشن‌ترين شناخت‌هاي بشر شروع مي‌شود و در مسير خود به وحي و پيغمبر برخورد مي‌كند و ادامة راهش با عقل و وحي هر دو است. اسلام‌ مي خواهد بشر با شناخت روشن و انديشة تحليلگر خود از بديهي‌ترين نقطه‌ها و با روشن‌ترين روندها آغاز كند و پيش برود، وقتي پيش رفت به وحي و پيغمبر، عنوان يك واقعيت عيني مي‌رسد و اگر نرسد واقعاً به دين الهي نرسيده است.» (ص 39)

در جلسه دوم معناي ديگري از حق ارائه شده است و آن در راستاي نظام هستي بودن است. بر اين اساس نظام هستي هدفدار است و آيه « ما خلقت هذا باطلا» و آية شريفة « ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما الا بالحق» ‌و آية‌كريمة « هو الذي ارسل رسول بالهدي و دين الحق ليظهره علي الذين كله»  معنا شده است.‌

شهيد بهشتي مي‌گويد: «امروز دلها در اردوگاههاي شرق و غرب در پي دو چيز است: اول در پي عدل، مردم همه جا از مظلوم واقع شدن انسان و انسانيت رنج مي‌برند و از ظلم بيزارند. دوم هدفداري، الان در بسياري از جامعه‌هاي به رفاه رسيده، مشكل بزرگ اين است كه زندگي براي انسانها معنا ندارد،‌ معنايش را از دست داده و پوچ و بي‌هدف است. بنابراين اگر ما امروز بخواهيم مردم دنيا را به اسلام دعوت كنيم بهترين شعار براي اسلام اين است كه اسلام دين حق و عدل است». (ص 61)

در همين جلسه مرحوم مهندس مهدي بازرگان مطالبي را به عنوان تكملة بحث دربارة منجي عالم بشريت مطرح كرده‌اند كه زمين را از ظلم و جور پاك مي‌سازد و آن را مملو از عدل و داد مي‌نمايد و اين اعتقاد را مي‌رساند كه در ديدگاه اسلام برقراري عدل و داد از چه اهميتي برخوردار است. همچنين مسأله انتظار فرج را مطرح مي‌كنند كه بيشترين ثواب را دارد و در برابر يأس و نااميدي و نيهيليسم مي‌تواند ايستادگي كند.

در جلسة سوم از اين حقيقت بحث مي‌شود كه دعوت همه انبياء، دعوت به حق و عدل است و آيه شريفة « لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط» مورد بحث و تفسير قرار گرفته است. آنگاه نويد پيروزي حق و عدل در قرآن كريم از اولين روزهاي اقامت پيامبر اكرم در مكه تا آخرين روزهاي مدينه به ترتيب ذكر گرديده است. اين بررسي تاريخي آيات مي‌رساند كه نويد پيروزي حق و عدل در قرآن كريم در همه ادوار مطرح بوده است و اختصاصي به دوران مكه و يا مدينه ندارد. همچنين در ذيل آية شريفة « و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون» عبارات كتاب زبور به تفصيل ذكر شده است كه در آنجا نيز به روشني از پيروزي صالحان و نابودي شريران سخن رفته است. نويد پيروزي حق بر باطل نه تنها در آيات قرآن كريم بلكه در نامه‌هاي پيامبر اكرم هم به روشني آمده است كه يكي دو نمونه آنها مورد استشهاد واقع شده است. در اين جلسه معناي جديدي از حق ارائه مي‌شود « حق يعني هستي، در برابر باطل يعني نيستي؛ به اين معناست كه قرآن مي‌گويد خداوند حق است حق به معناي آنچه هست و در مقابل آن باطل يعني آنچه نيست. خوب، در اين صورت معلوم است كه كفة هستي سنگين است و باطل وزني ندارد». (ص 121)

بخش چهارم كتاب تفسيري بر آيات 86 تا 92 سورة آل عمران است و چون مباحث آن ارتباط تامّي با موضوع حق و باطل دارد در دنبالة آن آمده است، انصاف متن اسلام است، سرسختي در برابر كفر، سازگاري ميان انسان و حق،‌ رنج انتخاب،‌ آفتي در كمين و ثروت پرستي يكي از جاذبه‌هاي قوي در انسان، موضوعات اين بخش از كتاب را تشكيل داده است. در اين بخش آمده است: «اي جامعه! روي هيچ كس به عنوان موجودي خرابي ناپذير حساب مكن» (ص 145) و در تعليل اين خصوصيت نيكوي خودشان كه هيچ گاه اجازه نمي‌دادند كسي دستشان را ببوسد مي‌گويند: «مي‌داني چرا من از اين كار خودداري مي‌كنم؟ براي اينكه مي‌ترسم خودم خراب بشوم، من از درون مي‌توانم كرم خورده بشوم، نمي‌خواهم خراب بشوم، بر خود مي ترسم.» (ص 144)

بخش هاي سه‌گانة نخست كتاب به دليل آنكه در جلسة واحدي مطرح شده است از انسجام و نظم منطقي مطلوبي برخوردار است. نيز چنانكه روش شهيد دكتر بهشتي بود گفت و شنود و تفهيم و تفاهم در آن جلسات بر القاي يك جانبه سخنراني ترجيح داده شده است. بخش چهارم كتاب نيز از بياني عام برخوردار است و مي‌تواند به طور مستقل مورد استفادة‌عموم واقع شود. گرچه از طرح اين مباحث حدود بيست و پنج سال مي‌گذرد،‌ اما واقع نگري و طرح اصولي مطالب، صلابت و طراوت خاصي به اين كتاب بخشيده است و اي كاش در دوران حيات آن انديشمند شهيد بيان شفاهي اين سلسله سخنراني‌ها به بيان كتبي تبديل مي‌شد و به عنوان مشعلي فروزان فرا روي حق‌پرستان و حق‌‌جويان قرار مي‌گرفت.


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها