نگاهی به سیره شهید بهشتی در عرصه تعلیم و تربیت
مولف: حسین رودسری
ناشر: مدرسه
چاپ: اول 1390
شمارگان: 1100 نسخه
آیتالله شهید دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، از جمله شخصیتهایی است که هم در جایگاه یک مجتهد و متفکر دینی ژرفاندیش و هم به عنوان یک دولتمرد مدبّر و هشیار، در پیریزی و معماری ارکان مختلف نظام جمهوری اسلامی ایران، نقش ویژهای داشته است.
نقش محوری و کمنظیر ایشان را در مدیریت مجلس خبرگان قانون اساسی، میتوان به وضوح در صورت مشروح مذاکرات آن مجلس، ملاحظه کرد.
در ضمن نقش ایشان در تأسیس و راهاندازی نهادهایی چون جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امثال آن، بر آگاهان و معاصران او پوشیده نیست.
بدیهی است ایفای چنین نقشهایی در مدیریت کلان کشور، مستلزم مبانی فکری و اعتقادی مستحکم، و اقتدار و صلابت، شخصیت ویژهای است که شهید بهشتی مصداق بارز آن بود.
حضور در عرصة آموزش و پرورش، و به خصوص حضور در حوزة برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی (تعلیمات دینی)، اهمیت و برجستگی جایگاه نهاد آموزش و پرورش را در توسعه و اعتلای کشور نمایانتر ساخت.
اساساً ورود شهید بهشتی به آموزش و پرورش، به اول دهة 1330 برمیگردد که با تدریس درس زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم، آغاز و پس از سه سال تدریس، و با تأسیس دبیرستان دین و دانش به سبک جدید (1333)، و در کنار تدریس و فعالیت آموزشی، مدیریت این دبیرستان را نیز به عهده داست، که دوران این مدیریت، حدود یک دهه (1342-1333)، به طول انجامید، و تشکیل کانون اسلامی دانشآموزان، معلمان و فرهنگیان (1341) و تشکیل مدرسة منتظریه (حقّانی) (1342)، استمرار و گسترش مییابد.
جدّ و جهد شهید بهشتی، طی این سالها و قائل شدن اهمیت خاص برای تعلیم و تربیت نسل جوان که حاکی از بصیرت و بینش و آیندهنگری ایشان است، جدّ و جهدی نمونه و بینظیر، و بلکه منحصربهفرد، در میان روحانیون، در آن مقطع زمانی است.
بدیهی است حضور شخصیتی همچون شهید بهشتی در آموزش و پرورش، چه در کسوت یک معلم (آن هم معلم زبان انگلیسی) و چه در جایگاه برنامهریزی درسی و تهیه کتابهای تعلیمات دینی، حضوری پرمعنا و قابل تأمل است؛ چراکه، اصولاً برای او فرصتها و زمینههای متعدّد دیگری، چه در حوزه، چه در دانشگاه و چه در سایر عرصهها، برای فعالیت وجود داشت، که شاید در نگاه اول، یا از منظر افکار عمومی، مهمتر هم به نظر بیایند.
اما حقیقت این است که آموزش و پرورش، نهادی زیربنایی، یا به عبارتی زیربناییترین نهاد جامعه است، و بذر هرگونه تحول و اصلاح بنیادین در جامعه، میبایست در بستر این نهاد کاشته شود و کسانی چون شهید بهشتی و شهید باهنر، شهید مفتح و دکتر علی گلزادة غفوری با درایت و تیزهوشی خاص خود، به درستی این حقیقت را دریافته و در حدّ وسع و توان خود، و با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن دوران، در ایجاد تحول و اصلاح این نهاد، کوشیدهاند.
این متفکر ژرفاندیش و فقیه آشنا به زمان و صاحبنظر، دارای اندیشة منسجم و نظاممند و متناسب با نیازهای جامعه بود؛ او به عنوان یک معلم فرهیخته، معلمی که آگاهانه و عاشقانه، کِسوت الهی تعلیم و تربیت را بر قامت بلند خود پوشاند و دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس نمود و مدیریت و نظارت بر آن را به عهده گرفت.
نکتة قابل تأمل آنکه آن بزرگواران، هوشمندانه برای تحقق اهداف بلند خود و موفقیت کتابهای درسی، تمام مؤلفههای پیدا و نهان، در فرآیند یاددهی و یادگیری را مورد توجه قرار داده و به آنها پرداختند.
ایشان نقش و جایگاه معلم در انتقال موفق مفاهیم کتابهای درسی را از یاد نبرده و با برگزاری دروههای آموزش ضمن خدمت در استانهای تهران، شیراز، ارومیه و مشهد، توانست انتقال درست مفاهیم را برای دبیران دینی و در نهایت به دانشآموزان، فراهم کند.
تشخیص دقیق و ابتکارهای ایشان در ورود به عرصة آموزش و پرورش، و تلاشها و تجارب علمی او در تدریس، مدیریت، سازماندهی و هدایت فرهنگیان، و اندیشة بکر و بلند ایشان، در عرصة تألیف کتابهای درسی دینی، با همکاری شخصیتهای فرهیختهای همچون شهید دکتر باهنر و دکتر علی گلزاده غفوری در کنار مشاهدات، مطالعات و تأمّلات عمیق و اجتهاد پویا و اصیل، چهرهای فرهنگی و صاحبنظری برجسته در عرصة تعلیم و تربیت از ایشان ساخته بود. حتی ظریفتر و دقیقتر از آن، اینکه به صفحهآرایی، تصویرسازی و چاپ کتابهای دینی نیز توجه داشتند. در اینجا دو نکته یادآوری میشود:
نکتة اول: یکی از همکاران سابق ما در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، در خاطرات خود بیان کرده است که وقتی قرار شد تصویری از گنبد امام حسین (ع) را در کتاب تعلیمات دینی چاپ کنیم، ایشان به هیچ وجه به چاپ سیاه و سفید آن تصویر، رضایت نمیدادند و ما را قانع کردند، تا این تصویر را به صورت رنگی چاپ کنیم، به گونهای که قرمزی پرچم افراشته شده بر گنبد حضرت امام حسین (ع)، الهامبخش و حیاتآفرین هر بینندهای باشد و چاپ تصویر رنگی در کتابهای دینی، از آن زمان آغاز شد.
نکتة دوم: اوایل انقلاب بود که شهید بهشتی آقای دکتر سیدکاظم نائینی را که فردی باتجربه در دفتر تألیف کتابهای درسی بودند، دعوت کردند و از ایشان جویای وضعیت کتابهای درسی، به ویژه کتابهای تعلیمات دینی، بعد از انقلاب شدند، و تأکید کردند که ما میخواهیم تألیفات شما در مورد کتابهای دینی و فلسفة دین (دینی سال چهارم دبیرستان) را، دوباره در برنامهها قرار دهیم.
شهید بزرگوار بهشتی فرمودند: «ما آنها را در شرایط پیش از انقلاب و متناسب با آن زمان، نوشتیم، اما اکنون شرایط تغییر کرده و شما اولاً در فکر تألیف و تغییر کتابهای دینی باشید و ثانیاً طرح خود را برای مدیریت دفتر تألیف آماده کنید.»
بهشتی متفکری عمیق و ژرفاندیش و مستقل، مؤمنی متعبّد و عاشق، عالمی فرهیخته و مبتکر، مجاهدی زیرک و سختکوش، مدیری مدّبر و دوراندیش و مخلص، و الگوی اخلاق، بردباری، پارسایی، شجاعت و انضباط بود. این ویژگیها، از او انسانی چندبُعدی ساخته بود؛ جاذبة او در حدّ اعلای امکان، و دافعة او در حدّ ضرورت بود. پویایی او هرگز او را از منابع اصیل، غافل نمیکرد و قاطعیت در مدیریت، هیچگاه موجب استبداد رأی، در او نمیشد.
ما بر آنیم که ضمن بازشناسی اندیشهها و تجربههای تربیتی شهید بهشتی، در راستای شناخت راهکارها و همکاریهای جدّی حوزه و آموزش و پرورش، به ارائه الگویی کارآمد برای آموزش و پرورش و حوزه بیانجامد.
امیدوارم این مجموعه بتواند گامی مفید و تأثیرگذار در زمینة معرفی شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی، و مورد استفادة حوزه و آموزش و پرورش، از ایشان، قرار گیرد.