سه مطلب در این زمینه هست که باید از هم جدا بشوند: یکی؛ جلوگیری از هر گونه اصلاح به دلیل اعتقاد به امام زمان. این حتماً غلط هست و یکی؛ طمع اصلاح کلی عالم و جهان، این هم غلط هست. و آنچه صحیح است امید فراوان به اصلاحات نسبی که اتفاقاً اگر همین منطق ضرورت اصطلاحات نسبی در افکار همة ما حکومت کند، گمان میکنم حالت تحرک و جنبوجوش ما برای اصلاح و جلوگیری از هر نوع فساد منظمتر و صحیحتر و منطقیتر از آب دربیاید.
بسم الله الرحمن الرحیم. امشب با مطالب بسیار زیادی روبهرو هستیم؛ از یک طرف آیات امشب بحث اساسی دارد، و از طرف دیگر امروز روز 15 پانزدهم شعبان روزیست که ما دوستداران امام زمان به عنوان تولد حضرتش عید میگیریم و اگر مسجد تمام بود، جشن باشکوهی میگرفتیم – متأسفانه به علت ناتمام بودن مسجد به همین برنامه عادی جلسههای شبهای جمعهمان اکتفا کردیم و فقط بعد از پایان برنامه بحثمان با دوستان کامی شیرین میکنیم ولی به هر حال حتماً مقتضی است که درباره مسئله حضرت ولیعصر امام زمان (سلامالله علیه و عجل الله تعالی فرجه شریف) گفتگو کنیم – به خصوص که مسئله امام زمان از مسائل مورد بحث است و درباره این موضوع چند مطلب هست که من زندهترین آنها را در تبریکی که برای دوستان فرستاده بودم مطرح کردم بودم و آن مسئله زمامداری و رهبری امت در زمان غیبت بود، که نمیدانم آیا به دست همه دوستان حاضر در جلسه تا این ساعت رسیده یا خیر؟ امیدوار هستم ما با اعتقاد به امام زمان یک عامل دیگر بر عوامل زنده ماندن اسلامی و اجتماعیمان افزودهباشیم، از حالت پژمردگی و خمودی به درآییم و حالت مردم زندهای که – حتی خود را از نعمت رهبر الهی بهرهمند میدانند – به خود بگیریم، اتفاقاً این جملهای که عرض میکنم خیلی مربوط است به یک مطلبی که از دو سال پیش یا سه سال پیش آقای پروفسور کُربَن – استاد اسلامشناسی و سبکشناسی دانشگاه بردو در فرانسه گفته بود. ایشان معمولاً سالی سه چهار ماه در این چند سال اخیر به ایران میآید – و آنجا با صاحبنظران علوم اسلامی به خصوص با چند تن آنها و بالاخص با یکی از دانشمندان ارزنده عالم اسلام و عالم تشیع، استاد ارزنده و بزرگوار ما علامه طباطبایی تماس میگیرد و دو هفته یک شب با ایشان دارد. دو سه سال پیش ضمن بحث مفصلی که در نخستین جلسات آشنایی با آقای طباطبایی مطرح میکرد، میگفت که اعتقاد به امام زمان یکی از مسائل بسیار زنده و ارزندة شیعه 12 امامی است برای اینکه آن حالت مردگی که در ما مسیحیان و در پیروان ادیان یا حتی مذاهب دیگر اسلامی، از نظر انقطاع ارتباط میان بشر و خدا وجود دارد، از مجرای رهبران الهی، آن حالت در شما شیعه دوازده امامی وجود ندارد. این نکته نظر این دانشمند پر مطالعهای است که به خصوص در مسائل فلسفه و عرفان شرقی مطالعه دارد – و چند کتاب خوب تالیف و چاپ کرده و من دیدهام – و خیلی اثر مطلوبی گذاشته بود. احتمال میدهم که آقای کُربن این مطلب را در نوشتههایی به صورت خلاصه مذاکراتش در تهران به زبان فرانسه ترجمه و چاپ و منتشر کرده است. ما امیدوار هستیم که اعتقاد به امام زمان در ما آن اثر غلط نامطلوبی را که در بسیاری از معتقدان به امام زمان داشته، نداشته باشد و آن اثر نامطلوب عبارت است از اینکه کارها را خدا خودش درست میکند، حالا هم که از خدا ندیدند امام زمان خودش درست میکند. این حالت اتکالی ناقص و غیر منطقی و بیدلیل که هیچگونه دلیل نقلی یا عقلی یا حتی اجتماعی، جز بیعاری و تنبلی و تماشاچی بودن آن را تأیید نمیکند، از میان ما برود. عرض کردم مطلب درباره امام زمان خیلی زیاد است بنابراین اگر بخواهم از هر خرمایی خوشهای یا از هر گوشهای توشهای اینجا بیاورم و با هم مخلوط کنم میترسم که هیچ کدام به ثمر نرسد، ولی به هر حال عرض میکنم که سه مطلب در این زمینه هست که باید از هم جدا بشوند: یکی؛ جلوگیری از هر گونه اصلاح به دلیل اعتقاد به امام زمان. این حتماً غلط هست و یکی؛ طمع اصلاح کلی عالم و جهان، این هم غلط هست. آنچه صحیح است امید فراوان به اصلاحات نسبی است که اتفاقاً اگر همین منطق ضرورت اصطلاحات نسبی در افکار همة ما حکومت کند، گمان میکنم حالت تحرک و جنبوجوش ما برای اصلاح و جلوگیری از هر نوع فساد منظمتر و صحیحتر و منطقیتر از آب دربیاید.
مهمترین و عمدهترین مسئلهای که زن و مرد مسلمان باید به آن توجه کنند، مسئله وظایف یک مسلمان در دوران غیبت کبری است. معالاسف از آنجا که ما در همه جا سعی کردهایم، از اظهار ارادتمان به اهل بیت عصمت سلامالله علیه و اجمعین سوء استفاده کنیم. از اعتقاد به امام زمان در دوران غیبت کبری غالباً سوء استفاده کردیم و چون این سوء استفادهها خیلی متنوع و خیلی زیاد هست، من از شرح آنها میگذرم و فقط این را عرض میکنم: اینطور که مطالعات اسلامی روشن به من نشان میدهد که مسلمان معتقد به امام دوازدهم حق ندارد در این دوران بسیار ممتد غیبت، ذرهای از کوشش و تلاش همه جانبه در راه اقامة آیین یکتاپرستی و برپاداشتن خداپرستی و عدل و داد و عدالت در جامعه، برپاداشتن عدل اجتماعی و عدل اقتصادی و عدالت اخلاقی، برپاداشتن آداب و سُنن فضیلت و کمال انسانی و اسلامی ذرهای شانه خالی کند و هر کس به هر عنوانی از عناوین حتی این جمله را بگوید که خود امام زمان میآید که خودشان اصلاح کنند و این جمله او ذرهای اثر سردی در کسی بگذارد، به طوری که از انواع وظایف سنگینی هر مسلمان در این راه دارد، همان جا سرد شود باید صریحاً به او گفته شود که در این گفتن گناه کرده، استغفار کند و دیگر نگوید یا اگر میگوید، طوری بگوید که این اثر منفی را نداشته باشد، و اعتقاد به امام در عموم، به ما نیروی فراوان دهد، نیروی بسیار، به ما نشاط دهد، نشاط مردمی که پیوند الهی میان خودشان و خدا را بریده و منقطع نمیدانند، این را به صورت نتیجه عرض کردم.