1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

درباره کتاب حزب جمهوری اسلامی تحزب از اندیشه تا عمل

صدیقه قاسمی

شهید دکتر بهشتی شخصیتی ناشناخته است و شناخت اندیشه­های ایشان یکی از ضروریات جامعه امروز ما به شمارمی­آید ؛ وی اندیشمندی است که با اجتهاد فقهی متفاوت کوشیده­ تا نظام سیاسی اسلام را به شکلی نظام مند ، پویا و فراگیر درشکلی جهانی معرفی نماید. ابتکارِ تأسیس حزب جمهوری اسلامی که ایدة آن متعلق به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است در همین راستا بوده است

؛ایجاد چنین تشکلی یک تصمیم سیاسی نبوده و از باورهای عمیق دینی ایشان منشأ گرفته است .این عمل در چهارچوب نظری اندیشه­­های وی قابل فهم است و نباید آن را با فلسفه تأسیس دیگر احزاب مقایسه نمود . بنیاد نشر آثار آیت الله بهشتی با توجه به چنین تفکری در سیره سیاسی شهید بهشتی در مقدمه کتاب آورده است:
اگر عبادت را بر دوپایه­ی نظر و عمل استوار بدانیم ( ایمان و عمل صالح ) نتیجه آن خواهد بود که هرکس که در حزبی که داعیه اسلام دارد عضویت و مشارکت دارد باید بتواند میان مبانی نظری که بدان باور دارد و عمل اجتماعی که بدان مشغول است،رابطه­ای منطقی و سازگار وجوددارد . زندگی آیت الله دکتر بهشتی خود نمونه­ای بارز از چنین سازگاری میان میدان نظر و میدان عمل است و کارنامه­ی وی در حزب جمهوری اسلامی ، یکی از نقاط اوج بشمار می­آید . ( صص 13ـ12 )
مباحث جلسه اولِ ایشان در توضیح دو عبارت نخستین مواضع ما که به “شناخت جهان “و” احساس و اندیشه ” می­باشداختصاص یافته است . شهید بهشتی نخست ؛ شناخت نظام اجتماعی را که در آن هدف­ها، ارزشها و معیارها مشخص می­شود را مورد بررسی قرار داده است .محور دوم ؛ شناخت خط مشی کلی و سیاستهای کلی برای رسیدن به آن هدف­ها می­باشد .
محور سوم، انجام برنامه­ریزی مناسب برای گرفتار نشدن در دام­روزمرگی و آخرین محور پرداختن به چگونگی اداره سازمان اداری کشور و سازمان اداری جامعه است .همچنین شناخت جهان به عنوان واقعیتی عینی و مستقل از ذهن انسان ؛ شناخت انسان به عنوان بخشی از این جهان به عنوان مبنایی مهم از بایستگی­های لازم در عرصه­ی شناخت مورد توجه قرار گرفته است . بخش پایانی این جلسه به اقسام راههای شناخت از جمله شناخت حسی و آگاهی­هایی که مستقیما در قلمرو حس نیستند ،پرداخته شده است.
الهام و اشراق یکی از محورهای مطرح شده در مواضع حزب می باشد که به عنوان مرحله­ای مستقل در دومین جلسة توضیح مواضع حزب مورد توجه قرار گرفته است .تأکید بر اهمیت عقل عملی به عنوان منبع مناسب برای شناخت حسن و قبح و نفی ناتوانی عقلِ حسابگر در تبیین آن از دیگر مطالب این درس گفتار می­باشد .
نکته قابل توجه آنکه، شهید بهشتی یادآورشده است که راههای شناختِ چهارگانة فوق منافاتی با اعتقاد به تطور و تغیر و دگرگونی عالم ماده ندارد و عالم ماده همواره از یک شدنِ مستمر برخودار بوده­است.
آنچه در سومین جلسه به آن پرداخته شده دینامیک بودن و پویایی برخورد انسان براساس تعالیم قرآنی با جهان مادی است. شهید بهشتی در این بخش می­گوید:قوانین ثابتی بر تطور و تغییرات جهان مادی حاکم است شرایط تغییر می­کند ولی قوانین تغییر نمی­کند این قوانینِ ثابت و سنتهای جاودانه ، انسان را به مبدأسنت گذاریِ لایتغیر می­رساند . آن مبدأیی که تکیه­گاه آن ثباتها و آن بی­ثباتهاست . شهید بهشتی با استناد به قرآن کریم به تبیین نظم در آفرینش پرداخته، نظم را نشانه ثبات در هستی و تغییر در این مجموعه با ثبات را امری قابل قبول برمی شمرد. همچنین تبیین معنای توکل از مطالب مهم این بخش است که از توجه به آن نباید غفلت ورزید .
“تبیین حرکت رشد یابِ جهان و فرجام آن” از دیگر عناوین مواضع حزب است که پرداختن به آن ، همراه با موضوع شدنِ ماده و تبدل “ماده ” به ” صورت ” به بحث و بررسی آن پرداخته شده است. در جلسه چهارم نتیجه­ای که از این بررسی بدست آمده اینکه: کل جهان طبیعت اصلا و واقعا هم فرجامی دارد که همان قیامت است و متکی به مبدأ هم هست . همچنین با توجه به آیات قرآن خََلَقَ دوگونه معنا شده است :معنای عام یعنی ایجاد و معنای خاص یعنی دگرگونی و تغییر دادن . در این درس­گفتار براساس معنای خاصِ خَلقَ ، مفهوم تکامل و وحدت جهان تبیین­گردیده­است.
شناخت از را ه عرفان و نقد پای بندی محض درزندگی به محاسبات و جهت یابی­های عقلِ حسابگر در جلسه پنجم مطرح شده است همچنین ، شهید بهشتی با توجه به آیات قرآن، به اهمیت فؤادورابطه ارگانیک آن با قلب انسان پرداخته و راه دل را ایمان آفرین و شناخت از راه عقل نظری را فاقد چنین تأثیری می­داند . نفی و طرد خانقاه نشینی­های بی­تعهد و ریاکارانه نیز از موارد جالب توجه در این گفتار می­باشد . نکاتی چند در اهمیت دیدگاه کانت پیرامون بایدهای اخلاقی ، نگاه تطبیقی و مقایسه­­ای این بخش را به خود اختصاص داده است
در بخش دیگری از این جلسه ، شهید بهشتی ماکیاولیسم و نیهلیسم را حاصل بهره­مندی­ها و به آرزورسیدن­های کشورها و جوامع صنعتی دانسته وبا تأکید براهمیت نقش­آفرینی عشق در زندگی بشر ، بی­عشقیِ­موجود در جوامع انسانی را مردگی خوانده است .
انسان و ویژگی­های او از دیگر محورهای مواضع حزب است که در جلسات ششم و هفتم به آن پرداخته می شود .با توجه به آیات قرآن، موضوع انسان و ویژگی­های او در جنبه استثنایی بودنش یعنی برخورداری از اندیشه­ای دوربرد، توانایی در شناخت خیروشر ،بهره­مندی از قدرت اختیار ، مسئولیت داشتن ، و برخورداری از خلاقیت و ابتکار مورد توجه قرار گرفته است انسان در جهان بینی اسلامی خلیفه الله است نه فرزند خدا .او برخوردار از روح الهی است نه روح نباتی و حیوانی وجود غرایز و انگیزه ها می­توانداو را وادار به تلاش نماید غرایزی مانند : غریزه جنسی ، افزون طلبی ، مقام طلبی ، انتقام جویی در صورتی که آنها کنترل و مهار نشود می تواندباعث بی­تعادلی در انسان گردد. اگرچه وجود غرایز در حیوانات به دلیل فقدان قدرت تشخیص و اندیشه همواره نقش تعادلی دارد اما با توجه به آیات قرآن شخصیت انسان در هر دوسوی بی نهایت است. شناخت فطری و دریافتهای فطری و عقل عملی در مسیر اصلی هدایت یعنی حق جویی بسوی کشف رازهای جهان و آرمانهای شریف انسانی برای تعالی و کمال او نقشی بنیادین بر عهده­دارد . تأکید بر ناتوانی تعیین بایدهای اخلاقی توسط عقل نظری وتوضیحاتی پیرامون اگزیستانسیالیسم ازموضعات قابل تأمل در این دو جلسه می باشد
در ادامه موضوعِ انسان شناسی آنچه در جلسة هشتم مورد بحث قرار گرفته شده است ، انسان و مسئولیتهای او می ­باشد. همواره سه حیطة مهم برای محاسبه انسان باید مد نظر باشد:” محیط طبیعی ، درون خود انسان و محیط اجتماعی” .بنابر این تقسیم بندی، سازندگی انسان و مراقبت او از خود به جلوه­ای از ذکر الهی تبدیل می شود و نباید از امکان ساختن امت­وسط توأم با سازندگی فردی غافل شد. شهید بهشتی محیط اجتماعی و تاریخی را به عنوان ظرف تکامل و حرکت انسان مورد توجه قرار داده­است هرچند هردوی آنها پرداختة انسان و مظهری از همه خصلتها و جاذبه­هاو درگیری­های او به­شمار می­آیند .چگونه انسان مسئول از موانع عبور کند و به فلاح دست یابد ؟ از مهم ­ترین عناوینی است که پرداخت به آن در جلسه نهم صورت گرفته است .داشتن انگیزه درونی توأم با آگاهی ، بخاطرسپاری هدف و ذکر خدا از مؤثرترین عواملی هستند که انسان­ها می­توانند دست یابی به مقصد ( فوز ) را با توجه به ارادة خداداد و عمل صالح برای خود فراهم نمایند .
از نکات مهم این بخش تذکر به اجتناب و پرهیزاز بازیگری سیاسی در عرصه فعالیتهای حزب جمهوری اسلامی است. شهید بهشتی تأکید نموده­اند:” آنچه برای اعضا حزب باید مد نظر قرارگیرد پیروزی اسلامی است نه پیروزی سیاسی .” ارائه راهکارهایی در زمینه تقویت روحیه دینی با توجه به آموزه­های قرآنی بخش گستره­ای از مطالب این جلسه را به خود اختصاص داده­است .
تاریخ جلسه دهم21/3/1360 نشانگر آن است که این مطالب در آخرین بهار زندگی آن اندیشمن فرهیخته صورت گرفته است .بررسی نقش نبوت درزندگی انسان، با توجه به ویرانگری یا پیش­برندگی انسان در جامعه ، موضوع مورد توجه شهید بهشتی است که پرداخت به آن بر اساس عنوانی مستقل در مواضع می باشد . دو عامل افزون طلبی ( تکاثر ) و خویشتن دوستیِ انسان در ایجاد تعادل اجتماعی و یا بر هم­زننده­ی آن در جامعه نقشی اساسی دارند. بعثت انبیابرای کمک به خلاصی انسان ازکشمکش تباهی­آوری است که همراه عقل عملی و باطنی به عنوان لطف و کمک اضافی خداوند می­تواند به این کشمکش فرجامی نیکو ببخشندو از به خطر افتادن هدف عمومی و کلی انسان در فرد و تاریخ یعنی سیر إلی الله و پیراستگی که مقصد اساسی حیات انسان است جلوگیری نماید .
4/4/1360 سه روز قبل از عروج ملکوتی فقیه ممتاز شهید آیت الله دکتر بهشتی است که آخرین و یازدهمین درس­گفتارِ مواضع تفصیلی حزب جمهوری اسلامی می­باشد. از محورهای اساسی این درس گفتار پس ازتبیین نقش انبیا درزندگی بشر ، بررسی ویژگی­های آنها و چگونگی ارتقاءوتعالی­شان ـ با توجه به اینکه برخاسته از عامه مردم هستندـ.می­باشد. شهید بهشتی در توضیح این ویژگی می­­گوید:انبیا به واسطه دریافت وحی به معارفی دست می­یابند که با تجربه­اندوزی وآموخته­های علما و دانشمندان قابل مقایسه نخواهد بود . امتیاز دوم انبیا آن است که تعالیم ایشان پاسخ به فطرت بشر و هماهنگ با نظم عمومی جهان ( در بخش نظری ) و منطبق با فطرت الهی ( در بخش عملی ) می­باشد . البته می­توان هردوی آن را به عقل نظری و عملی تعمیم داد . نشان دادن اصالتِ­رسالت در مقام عمل، ویژگیِ سوم انبیا الهی است. پرداختن به چگونگی نقش انبیا در رویدادهای­تاریخی و تبیین فلسفه تاریخ دراسلام از مطالب قابل توجه در این بخش به شمار می­آید.
در نگاهی کلی به این کتاب، ضمن قدردانی از کسانی که دست به تنظیم و نشر این کتاب زده­اند، نکات زیر نیز قابل توجه یا تذکر به نظر می­رسد:

  1. در پایان هرجلسه به پرسشهای افراد پاسخ داده شده و بررسی مستقل آنها می­تواند ره­یافت مناسبی در تبیین دیدگاه­های شهید بهشتی خاصه در فلسفه تاریخ باشد .
  2. اگر متولیان نشر آثار شهید بهشتی اقدام به تنظیم چکیده و کلید واژه برای هرجلسه می­نمودند بردقت علمی و ارزش فزاینده مطالب برای مخاطبین خاص بسیار مفیدواثر بخش واقع می­شد .
  3. ذکر تاریخ و مکان تشکیل این جلسات بر ارزش تاریخی آن می­افزاید. همچنین، آوردن نام افراد خاصی که در این جلسات شرکت داشته­اند ، می تواند به ثبت خاطرات تاریخی افرادکمک نماید.
  4. تأثیرات خاص اندیشه صدرایی در مطالب این کتاب می­تواند رهیافت مناسبی باشد برای علاقه­مندان به شناخت اندیشه­های سیاسی شهید دکتر بهشتی .
  5. به نظر می­رسد مطالعه کتاب حق و باطل شهید بهشتی کمک مؤثری به فهم آنچه در این کتاب درباره فلسفه تاریخ آمده می­نماید . همچنین شایسته است محققین و علاقه­مندان به مباحث کلامی و تاریخی ضمن مطالعه این کتاب ، به مقایسه بحث عقل نظری و عملی کتاب حق و تکلیف حضرت آیت الله جوادی آملی با دیدگاههای شهید بهشتی بپردازند

در پایان این دردرا نمی­توانم پنهان نمایم که انتظار می­رفت صاحبان فکر و اندیشه بویژه آنانکه توفیق مصاحبت ودرس­آموزی از محضر شهید بهشتی را داشته­اند به معرفی و بررسی این کتاب بپردازند تا افرادی چون صاحب این قلم پا به این عرصه نگذارند .

 


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها