1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

جغرافیای مکانی و هندسه زمانی حزب جمهوری اسلامی

محمدحسن اصغرنیا

آفتاب: حزب جمهوری اسلامی از نظر زمانی یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در 29 بهمن 1357 به دنیا آمد. اعلام موجودیت آن بوسیله پنج نفر از معتمدین ملت ایران بود.


1ـ حضرت آیت‌الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی 2ـ آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای 3ـ حضرت آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی 3ـ 4ـ‌آیت‌الله دکتر محمدجواد باهنر 5ـ آیت‌الله شیخ ‌اکبر هاشمی رفسنجانی که هر پنج نفر از عاملان دینی و برخی دانشگاهی و حوزوی بوده‌اند.

با وجود که همه ‌آنها درگیر مسائل مهم انقلاب بودند، ولی ساعاتی از اوقات روزانه خود را به‌عنوان افرادی تشکیلاتی در محل حزب جمهوری اسلامی می‌گذراندند و تقسیم کاری بین خود کرده بودند.

الف ـ آیت‌الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی مسئول تشکیلات و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی

ب ـ آیت‌الله سید علی خامنه‌ای مسئول تبلیغات

ج ـ آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی مسئول امور ایدئولوژی و عقیدتی حزب

دـ‌ آیت‌الله دکتر محمدجواد باهنر مسئول آموزش و امور استان‌ها

هـ ـ آیت‌الله ‌اکبر هاشمی رفسنجانی مبین اهداف حزب و سخنگو و سخنران در همه جلسات و پل ارتباطی این تشکیلات بین مردم و استان‌هایی که شعبات حزب دایر شده بود و رابط اصلی ما بین حزب جمهوری اسلامی و بنیاندگذار جمهوری اسلامی ایران.

خدمات اولین جامعه مدنی کشور به‌عنوان حزبی که سخت‌ترین کارهای آن روز را بر عهده داشت، بر دوست و دشمن آشکار است. تشویق و ترغیب ملت برای شرکت در انتخابات اولیه مانند رفراندوم جمهوری اسلامی و معرفی شایستگان در سطح کشور برای عضویت در اولین مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی و فعالیت‌هایش در میدان‌های انقلاب علیه جبهه متحّد ضد انقلاب و تشویق رزمندگان به‌جهت حضور در جبهه‌های ‌حق علیه باطل مستند و مکتوب موجود است و شخصیت این پنج نفر از نظر علمی و عملی و تأیید امام راحل سبب شده بود که محبوبیتی که داشتند روزافزون‌تر شود و حاسدان و خنّاسان و دوستان ناآگاه و دشمنان دانا ترور شخصیتی علیه آنان را شروع کنند و بالاخره در ششم تیر 1360 آیت الله خامنه‌ای را ترور کردند و بعد در هفتم تیر آیت‌الله دکتر بهشتی و 72 تن از اعضاء دل بسته به این تشکیلات مردمی و الهی را به شهادت رساندند و 27 نفر مجروح و جانباز از آن حادثه به جای مانده است و پس از شهادت شهید دکتر بهشتی، آیت‌الله دکتر محمدجواد باهنر به‌عنوان دومین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد و پس از دو ماه او هم در تاریخ هشتم شهریور 1360 به جمع شهدا پیوست.

بعد از آن آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای مسئولیت دبیرکل حزب جمهوری اسلامی را به پیشنهاد اعضای شورای مرکزی با اصرار فراوان پذیرفت، هرچند معتقد بود که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اگر قبول کند بهتر است و تا به امروز اعضای اولیه حزب جمهوری اسلامی باز هم ایشان را از معتقدین به تشکیلات شهید بهشتی و دوستدار ماندگاری این معبد الهی ملت دانسته و می‌دانند.

و اما از نظر جغرافیای مکانی

هیأت مؤسس حزب جمهوری اسلامی معتقد بود باید در مکانی دفتر مرکزی را انتخاب کند که در میان جمعیت هوادار اسلام ایران باشد، لذا در اوایل محلی را که با مدیریت آیت‌الله موسوی اردبیلی به‌عنوان مرکز تبلیغات فرهنگ دینی و اسلامی در اختیار داشتند، به‌عنوان کانون توحید واقع در (میدان توحید) تهران ثبت‌نام روزانه مردم برای عضویت انجام می‌گرفت و پس از آن به میدان بهارستان ـ خیابان امیرکبیر، سرچشمه تهران انتقال یافت.

و واقعه خونین هفتم تیر 1360 در تالار همین محل اتفاق افتاد که قبلاً دانشکده معقول و منقول وابسته به دانشگاه تهران بود که جزئی از موقوفات مسجد و مدرسه سپهسالار قبلی و مدرسه عالی شهید مطهری فعلی است که آیت‌الله امامی کاشانی متولی آنجاست.

الان که این سطور را می‌نویسم بیش از سی‌و یک سال از آن حادثه می‌گذرد و خودم یکی از آن مجروحان دل شکسته و جانبازان سرافراز روز هفتم تیر 1360 حزب جمهوری اسلامی هستم. چند سالی است که احساس می‌کنم گروه‌هایی بی‌نام و با نشان می‌خواهند تحریفات تاریخی خود را استمرار بخشند، در پنجاه سال گذشته هر مسئله‌ای که در ایران پیش آمده از 28 مرداد 1332 گرفته تا ملی شدن صنعت نفت و کارهایی که انسان‌هایی که براساس اعتقادات خود انجام داده‌اند، مانند فدائیان اسلام و غیره خود را شریک حادثه می‌نامند.

مثلاً می‌گویند با وجودی که کودک بودیم ولی در مسجد پامنار با آیت‌الله کاشانی همکاری داشتیم با فدائیان اسلام ارتباط داشتیم و دکتر مصدق را ما پایین کشیدیم و سبب پیروزی انقلاب اسلامی و اینکه بعد از پیروزی انقلاب و شهادت آیت‌الله شهید مرتضی مطهری به امام پیشنهاد کردیم آیت‌الله بهشتی را به‌عنوان نماینده خود در هیأت ما منصوب کند!!! و خلاصه سوگلی سیما و تلویزیون هستند.

با این نوشته کوتاه خواستم در حافظه تاریخی جهان و ملت نرم‌تر از موم و تیزتر از شمشیر و دیرگیرانی سخت‌گیر، فهیم و با فرهنگ بماند و بدانند هم‌چنان کسانی برای کسب وجهه از هر وسیله و ابزاری برای اثبات وجود خود بهره می‌برند.


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها