1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

آیت الله دکتر بهشتی و تحکیم استبداد دینی- بخش دوم

علی افشاری

فعالیت های سیاسی و فرهنگی پیش از 15 خرداد 1342

آیت الله بهشتی ارتباط با دانشجویان و بخصوص اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان را در سال 1341 پس از فوت آیت الله العظمی بروجردی شروع کرد. جمعی از اعضاء انجمن اسلامی دانشگاه تهران پس از فول آیت الله بروجردی برای تجلیل از مقام و ضرورت پر شدن خلاء وی بر سر مزارش در قم حاضر شدند و بعد به مدرسه دین و دانش رفتند. بهشتی برای آنان پیرامون جایگاه مرجعیت سخنرانی کرد. (9)

سید هادی خسروشاهی این دیدار را اینگونه توصیف می کند:

«روابط من و مرحوم آقای بهشتی استمرار داشت تا زمان فوت آیت الله بروجردی که قرار شد انجمن اسلامی دانشجویان تهران که پایگاهشان مسجد هدایت بود و مرحوم آیت الله آقای طالقانی آنجا نماز می خواندند، به قم بیایند. مرحوم آقای بهشتی به من زنگ زدند و گفتند موضوع را به دوستان مکتب اسلام و سایرین خبر بدهم. در واقع بانی حرکت وحدت حوزه و دانشگاه، شهید بهشتی و مرحوم بازرگان و در بخشی، اینجانب، بودیم. قرار بود دانشجویان به دبیرستان دین و دانش بیایند و از آنجا هم با پلاکارد، راهی صحن مطهر شوند»(10)

این سابقه و همچنین حضور آیت الله بهشتی در مسجد هدایت باعث می شود که محمد بسته نگار در پاییز سال 1341 پیشنهاد دعوت از وی برای سخنرانی در جلسه عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران به مناسبت عید فطر را مطرح سازد. آیت الله طالقانی و مهندس بازرگان که سخنرانان همیشگی این مراسم بودند به دلیل شرکت در جلسه جبهه ملی نمی توانستند شرکت کنند. بدینترتیب ارتباط بهشتی با دانشجویان مذهبی نو گرا تقویت می شود و پای وی به سخنرانی در مراکز دانشگاهی باز می گردد.

بهشتی به مدت دو سال در حد فاصل 1339 تا 1341 در منزل محمد علی النقی از اعضاء هیات مدیره حسینیه ارشاد حضور می یافت و در برخی جلسات سخنرانی می کرد. این جلسات را نیرو های ملی – مذهبی وقت به صورت ماهانه برگزار می نمودند. (11)

وی در جشن مبعث انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران پیرامون تحریفات در اسلام سخنرانی کرد و در آنجا مقدماتی در خصوص یک طرح تحقیقاتی را عنوان کرد. این موضوع باعث علاقه محمد حنیف نژاد و جمعی از دانشجویان به وی شد و باعث گشت تا تحقیقات پیرامون حکومت اسلامی را به صورت منظم و هدفمند آغاز کند.(12)

باید توجه داشت وی هنگامی فعالیت منظم حول ایده پردازی برای حکومت اسلامی را شروع کرد که هنوز آیت الله خمینی بحث تئوری ولایت فقیه را مطرح نکرده بود. اندکی بعد او تدوین طرح تشکیل حکومت اسلامی ر ا زیر نظر کمیته ای از روحانیون وبا هدایت آیت الله مشکینی شروع کرد. دیگر افرادی که در این حلقه حضور داشتند عبارت بودند از سید علی خامنه ای ، ربانی شیرازی ،محمد مفتح و …

او همچنین در سمیناری که نو گرایان دینی پیرامون آینده مرجعیت پس از فوت آیت الله بروجردی بر پا کردند ، مقاله ای ارائه داد. در کل تا پیش از 15 خرداد 1342 آیت الله بهشتی رابطه نزدیکی با نیروی مذهبی نو گرا که بعد ها به ملی – مذهبی معروف شدند بر قرار کرده بود. وی همچنین در نشریه مکتب اسلام نیز مقاله می نوشت.

بهشتی در اواخر دهه سی شمسی کلاس های ویژه ای برای طلاب و فضلای حوزه علمیه در مدرسه دین و دانش تشکیل داده بود. در این کلاس ها عمدتا زبان انگلیسی و علوم روز تدریس می گشت. وی از 30 نفر دعوت کرده بود ولی جمع کمی توانستند آن دوره را با موفقیت تمام کنند. از افرادی که درآن کلاس ها حضور داشتند می توان به مصطفی محقق داماد ، سید هادی خسرو شاهی ، سید محمد خامنه ای ، مصباح یزدی، هاشمی رفسنجانی ، ربانی شیرازی ، طاهری خرم آبادی، ربانی املشی و … اشاره کرد.(13)

سید علی خامنه ای نیز مدعی است چند جلسه در این کلاس ها شرکت کرده اما چون کلاس ها برای وی جاذبه نداشت و در حد بحث های اراده شده اطلاع داشت دیگر ادامه نداد. (14)

بهشتی می خواست در سال 1337 برای سفر تبلیغی به ژاپن برود اما موفق به این کار نشد. این امر نشان می دهد که وی از ابتدا برنامه جدی برای رشد و گسترش ایده های خود و ارائه تفسیر جدید از اسلام به در قالب یک مکتب جهانی در کنار بلوک شرق و غرب داشته است.

فعالیت های سیاسی و مذهبی بعد از 15 خرداد 1342

فعالیت و جایگاه دکتر بهشتی در 15 خرداد 1342 مشخص نیست. او در آن هنگام در قم بود اما معلوم نیست وی در هنگام سخنرانی آیت الله خمینی و اعتراض روحانیون و مردم قم و تهران چه نقشی را ایفا کرده است. اما مجموعه فعالیت های قبلی وی در پیوستن برخی از نیرو ها به این حرکت بی تاثیر نبوده است.

در کل می توان گفت وی در حرکت اعتراضی 15 خرداد نقش حضور خاص و متمایزی نداشت و حتی برای یک ساعت نیز بازداشت نشد.

اما این رویداد در وی تاثیر زیادی داشت. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مصاحبه ها اعلام داشت که 15 خرداد نقطه عطفی در مبارزات ملت ایران شد چون هم یک مرجع تقلید برجسته ،رهبری حرکت اعتراضی در دست گرفت. مبارزه رنگ و بوی مذهبی و اعتقادی پیدا کرد. انگیزه حرکت کسب رضایت خداوند شد. تمایل برای شهادت افزایش یافت . همچنین روحانیت که مورد اعتماد مردم بودند به حرکت پیوستند و توانستند در شهر های زیادی مجموعه ها و ارتباطاتی را برای رشد نهضت فراهم کنند. (15)

اما تاثیر مثبت 15 خرداد انگیزه و عزم وی برای جلو بردن طرح تشکیل حکومت اسلامی را افزایش داد. اما او تصمیم گرفت تا بر اساس آسیب شناسی که از حرکت جنبش ملی شدن نفت داشت در نهضت تشکیل حکومت اسلامی در زمینه تئوری پردازی ، تشکیل کادر و پرورش نیروی مناسب فعالیت کند و وارد فاز مبارزه مستقیم سیاسی نشود.

از اینرو پس از سرکوب نهضت 15 خرداد و تبعید آیت الله خمینی وی جلسات بحث پیرامون تدوین طرح حکومت اسلامی را با جدیت بیشتری ادامه داد و جمع جدیدی از جمله سید هادی خسرو شاهی به جمع اضافه شدند . وی روند و چگونگی شکل گیری این جلسات را چنین توضیح می دهد: « در جلسه اول قرار شد منابعی تهیه و برای جلسه بعد معرفی کنیم. من فهرست اسامی 30،20 منبع عربی را نوشتم و بردم. بقیه هم هر کدام فهرست مجموعه ای از منابع قدیمی را که فقها درباره حکومت اسلامی نوشته بودند، تهیه کردند و به جلسه آوردند. من وقتی اسامی منابع را خواندم، مرحوم ربانی شیرازی پرسید، “آقای خسروشاهی! اینها را خودت نوشتی؟” … ظاهراً چون سن من ایجاب نمی کرد این تعداد کتاب درباره حکومت اسلامی پیدا کرده باشم! از جمله آن کتابها یکی هم “العداله الاجتماعیه فی الاسلام” شهید سید قطب بود که آن را با همکاری آیت الله محمدعلی گرامی ترجمه و چاپ کرده ایم که تا به حال بیست و پنج باری تجدید چاپ شده است. به آقای ربانی گفتم: ”من همه این کتابها را در مدرسه حجتیه و در اتاقم در اختیار دارم، منتهی اگر می خواهید مطالعه کنید باید تشریف بیاورید و در حجره من آنها را مطالعه بفرمایید چون از امانت دادن کتاب تجربه خوبی ندارم و حداقل ضررش این است که در هنگام لزوم، کتاب در اختیارم نیست.” به هر حال در آنجا مسائلی مطرح شد و چندین جلسه، یک هفته در میان یا دو هفته یک بار، تشکیل شد که من هم در آن شرکت می کردم. طرحی که مرحوم آقای بهشتی نوشتند، به نظرم تنها نسخه خطی آن نزد بنده است و پس از شهادت ایشان در فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره های 2 و 4 در مبحثی که درباره شهادت ایشان و اهدافشان در مبارزات سیاسی مطرح بود، آن را چاپ کردیم.» (16)

وی تصریح می کند که آیت الله بهشتی اهل امضای بیانیه های سیاسی در حمایت از آیت الله خمینی و یا اعتراض به حکومت نبود و بسیار محتاطانه در این زمینه عمل می کرد و خود را لو نمی داد. (پیشین)

همین امر باعث شد که وی گیر ساواک نیفتد. البته نظر دیگری وجود دارد که محافظه کاری بهشتی را فقط ناشی از آینده نگری وی و اشتیاقش به فعالیت های تحقیقاتی و تشکیلاتی نمی داند. بلکه عافیت طلبی را نیز عاملی مهم در رفتار وی می دانند . به قول آیت الله منتظری وی فردی نبود که بخواهد برای مبارزه هزینه بدهد و خود را در خطر بیاندازد.

بهشتی پیشنهاد آیت الله خمینی در سال 1342 برای حضور در شهر اصفهان و سازماندهی حرکت های اعتراضی در آنجا را به دلیل اهمیت حضورش در قم نپذیرفت.

ادامه دارد

—————————

منابع :

1-مصاحبه با محمد بسته نگار ، روزنامه شرق

http://www.beheshti.org/?p=2131

2-مصاحبه با سید هادی خسروشاهی ، شاهد یاران شماره 8

http://www.navideshahed.com/fa/index.php?Page=definitionnews&UID=257901

3-ر.ک. 1

4-زندگینامه بهشتی ، روزنامه همشهری

http://www.hamshahrionline.ir/news-56182.aspx

5-ر.ک 2

6-کارنامه علمی بهشتی در گفتگو با سید علی خامنه ای ، ماهنامه یاران

http://shahidbeheshti90.persianblog.ir/post/10/

7-مصاحبه با نشریه عروه الوثقی ، خرداد 1358

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=19667&BookID=99826&PageIndex=21&Language=1

8-ر.ک 2

 


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها