1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
نشست رونمایی از نخستین مجلد تفسیر قرآن شهید بهشتی با عنوان «در مکتب قرآن»/1

دکتر علیرضا بهشتی: تفسیر شهید بهشتی ما را به جایگاه قرآن در زمان نزول برمی‌گرداند

قرآن برای عرب آن زمان یک متن ملموس بوده و بدون اینکه وارد پیچیدگی‌های فنی آن شود از آن بهره می‌برده است و راهنمای زندگی او بوده است و احساس نمی‌کردند که یک متن فاخر دور از دسترسی آمده است که فقط متخصصین به آن دسترسی دارند برای همین قرآن در متن زندگی آن‌ها حضور داشته و نقش ایفا می‌کرده است. رویکرد آقای بهشتی که بارها و بارها در تفسیر هم توضیح داده‌اند این بوده است که قرآن را به جایگاه خودش برگردانید که قرآن صرفا‌ً به عنوان یک کتاب مغلق علمی که فقط در دسترس برخی از متخصصین باشد درنیاید و به عنوان یک کتاب راهنمای عمل دربیاید

مراسم رونمایی از نخستین مجلد تفسیر قرآن شهید دکتر بهشتی، با عنوان «در مکتب قرآن» در تاریخ شنبه 7 تیر 1393 در موزه خانه شهید بهشتی برگزار شد. در این مراسم که توسط پژوهشکده موزه خانه که تحت اشراف بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی فعالیت می‌کند، برگزار شد، رونمایی از اولین مجلد تفسیر قرآن شهید بهشتی که شامل تفسیر سوره حمد و مصاحبه ای با ایشان درباره روش برداشت از قرآن است، با ارائه توضیحاتی از جانب دکتر علیرضا بهشتی آغاز شد و سپس دکتر دلشاد تهرانی و حجت‌الاسلام دکتر نوبهار درباره ویژگی ها و مختصات تفسیری شهید بهشتی سخن گفتند.

 _MG_1309

علیرضا بهشتی: بسم الله الرحمن الرحیم. این جلسه که مزاحم اساتید محترم شده‌ایم و جناب آقای دکتر دلشاد تهرانی و جناب آقای حجت‌الاسلام دکتر نوبهار تشریف آورده‌اند؛ به بحث و گفت‌وگو درباره‌ی تفسیر قرآن اختصاص دارد که به نام شهید بهشتی است و بخش اول آن به عنوان معرفی این کتاب فعلاً منتشر شده است. چنان که رسم ما بوده است همواره خود بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی در برگزاری و انجام جلسات نقد و بررسی آثار شهید بهشتی پیشگام بوده‌است.

من در ارتباط با شکل‌گیری این تفسیر یک مختصری توضیح بدهم و بعد از آن در خدمت آقای دکتر دلشاد و آقای دکتر نوبهار هستیم.

تفسیر قرآن شهید بهشتی متشکل از دو قسمت است. یک قسمت از آن که به دلیل تقدم تاریخی مقدم است مربوط به دوران اقامت ایشان در مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان است و امیدوارم که ما بتوانیم کارنامه‌ی مرکز اسلامی هامبورگ را در آینده‌ای نزدیک منتشر کنیم. چراکه اسناد و مدارک مربوط به آنجا را هم فراهم کرده‌ایم و از دیدگاه‌های مختلف قابل تحلیل و بررسی است و شاید قابل تحقیق و نقد هم باشد. به این لحاظ که تجربه‌ای بوده که حالا بعد از این همه سال ما باید دوباره آن را تکرار کنیم و گرچه این بحث الان خیلی به موضوع تفسیر مربوط نیست اما به مباحث داخل کتاب و نگرش تفسیری شهید بهشتی مربوط است. چند وقت پیش با توجه به حوادثی که الان در منطقه پیش آمده به سوابق فعالیت‌هایی که برای تقریب بین مذاهب انجام شده است و حداقل به اواسط دهه‌ی 30 برمی‌گردد اشاره کردیم که مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در انجام این کار و همچنین در حمایت از این نوع اقدامات پیشگام بوده‌اند. به طور مشخص یک کار بزرگ مرحوم آیت‌الله بروجردی یکی همین کار تقریب بود که در مصر شکل گرفت و یکی هم به درخواست ایرانیان مقیم هامبورگ تأسیس مرکز اسلامی هامبورگ بود که در زمان ایشان آغاز شد. مرحوم حجت‌الاسلام دکتر محققی اولین امام آن مسجد بودند که بعد هم به علت کسالت و هم به دلیل مسائل و مشکلات مالی که آنجا پیش آمد به ایران بازگشتند و این زمانی است که آیت‌الله بروجردی فوت می‌کنند و صحبت از فرد جایگزینی می‌شود که آقای بهشتی را برای حضور در مرکز معرفی می‌کنند. بخشی از تفاسیر قرآن آقای بهشتی که به صورت سوره‌های منتخب بوده و هنوز منتشر نشده و در حال آماده‌سازی است مربوط به آن دوره است یعنی از سال 1344 تا 1349 ؛ مثل سوره‌ی انفال، سوره‌ی توبه و سوره‌ی انسان. مخاطبین آنجا هم طبیعتاً بعضی‌شان از دانشجویانی بودند که آنجا تحصیل می‌کردند و برخی هم از ایرانیان مقیم آنجا بودند که بیشتر به دنبال کسب و کار و تجارت و این چیزها بودند، بنابراین آقای بهشتی متناسب با سطح مخاطبین سعی می‌کردند مطالبی را ارائه کنند. در سال 1349 که آقای بهشتی برمی‌گردند به ایران دوباره برخی دوستان قدیم ایشان جمع می‌شوند و به ایشان پیشنهاد می‌کنند که یک جلسه‌ی تفسیر قرآنی را داشته باشند و در شب‌های شنبه، این جلسه به صورت سیار در منازل افرادی تشکیل می شد که به هر صورت برای این‌ها بابت برگزاری این جلسات مشکلاتی هم از طرف رژیم درست می‌شد. این‌ها افراد مبارزی بودند که در بازار و جاهای دیگر هم فعالیت می‌کردند و این جلسات به این صورت در بین منازل دوستان می‌چرخید و به این منظور که این جلسات هم نشانه‌ای داشته باشد و هم اینکه ساواک خیلی مزاحم نشود یک پرچم سبزرنگی را درست کرده بودند که سردر آن منزل نصب می‌کردند و روی آن هم نوشته شده بود «مکتب قرآن». به این صورت بود که ما گفتیم چه اسمی روی این مجموعه بگذاریم مناسبت‌تر از این نام، بنابراین نام مجموعه هم به تبعیت از نام این جلسات شد «در مکتب قرآن». این جلسات تا سال 1355 ادامه پیدا می‌کند. یک جلسه‌ی بسیار مهمی هم بوده است که متأسفانه نوار آن به دست نیامده است که آنجا آقای بهشتی راجع به خود تفسیر، روش‌های تفسیر و رویکردهای تفسیر مطلب داشته است که با وجود تمام تلاش‌هایی که در این باب صورت گرفته است متأسفانه نوار آن هنوز به دست نیامده است. شاید بعدها به دست ما برسد. تفسیر را از سوره‌ی حمد شروع می‌کنند،‌ سوره‌ی بقره را هم تمام می‌کنند و سوره‌ی آل عمران تمام نمی‌شود و به آیات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر که می‌رسد اتفاقاً ایام محرم هم بوده است، به نظر ساواک می رسد که این مباحث تند شده است و بعد از تذکراتی که قبل از آن داده شده بود دیگر دستور به تعطیلی این جلسات داده می‌شود. ما در آن زمان می‌دانستیم که ساواک نسبت به این مباحث حساس است اما امروز دیگر اسناد آن هم منتشر شده است که هر جلسه‌ای که ایشان داشته را ضبط می‌کرده است و گزارشات بیشتر جلسات آن در ساواک موجود است. مثلاً از جلسه‌ای که ایشان در رابطه با منافقین بحث می کند گزارش مفصلی آنجا وجود دارد. در بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید بهشتی این بحث‌های امر به معروف و نهی از منکر را به صورت کتابی مجزا با عنوان «بایدها و نبایدها»‌ با تفسیر آیات مربوط به بحث امر به معروف و نهی از منکر منتشر کردیم. این ماجرای تاریخی تفسیر است. به لحاظ تدوین ما راه طولانی و پیچ‌درپیچی را رفته‌ایم که یک جاهایی باعث تأسف است که چرا اشتباهاتی انجام شد اما به هر حال این نوارها توسط مؤسسه‌ای که قبول مسئولیت کرده بود پیاده و تدوین شد اما بعد از آن‌ها ما خودمان دوباره مجبور شدیم کار را آغاز کنیم و از سه منبع مختلف برای تدوین این تفسیر استفاده کردیم. یکی نوار صوتی آن جلسات است. در این مورد هم یک توضیحی عرض کنم و آن اینکه آقای بهشتی منبری نیست و به لحاظ طبع معلمی که داشتند این جلسات همواره به صورت جلسات درس بوده است و به این لحاظ هم ما نام این جلسات را جلسات درس‌گفتارهای شهید بهشتی نامگذاری کرده‌ایم. به این صورت بود که می‌گفتند مثلاً در کتب مختلف بروید آیات و احادیث را ببینید و بخش قابل توجهی از شرکت‌کنندگان هم واقعاً‌ این کار را می‌کردند یعنی مطالعه می‌کردند تحقیق می‌کردند یادداشت می‌آوردند و به خصوص برخی اوقات در خلال بحث و گاهی در پایان بحث برنامه‌ی پرسش و پاسخ داشتند؛ پرسش و پاسخ‌هایی که گاهی خیلی هم جدی بودند و گاهی در آن مجادله و مشاجره هم پیش می‌آمد. افراد حتی در این حد در این مباحث مشارکت داشتند. این یکی از منابع بود. منبع دیگر کاری است که آقای بهشتی به پیشنهاد یکی از دوستانشان انجام دادند و آن اینکه به دلیل تسلطی که مرحوم بهشتی هم به ادبیات عرب داشتند که تا آخر هم این تسلط را حفظ کردند و هم به ادبیات فارسی و توانمندی ایشان در واژه‌سازی فارسی و به کار بردن معادل‌های دقیق و خوبی که باعث شده است که بعد از 40 ـ 50 سال نسل کنونی احساس می‌کند که با ادبیات خودش این کتاب‌ها را می‌خواند و برایش به هیچ وجه کهنگی ندارد و خسته‌کننده نیست، بر این اساس آقای بهشتی نوشتن ترجمه آیات قرآن را شروع کردند که خب هم حوادث انقلاب و هم عمر کوتاه آقای بهشتی که 53 سال بیشتر نبود اجازه نداد که این ترجمه‌ی قرآن تمام شود و ما از آن بخشی از قرآن که ایشان ترجمه کردند در این کتاب بهره بردیم. این کتاب فقط حالت معرفی دارد که در مجلدات بعدی و اصلی این مجموعه بیشتر از این مباحث استفاده خواهیم کرد. منبع سومی که از آن استفاده کردیم این بود که از آنجایی که آقای بهشتی بدون داشتن یادداشت، حتی یک سخنرانی عمومی هم انجام نمی‌دادند در مورد جلسات تفسیر به طریق اولی این مطلب را رعایت می‌کرده اند و خوبی این مطلب این است که ما هنوز یادداشت‌های ایشان را داریم. همه روایات را هم آوردند و همه را به ترتیب منظم کرده‌اند و با توجه به موضوع برای بحث آماده کرده‌اند که ممکن است فرصت کرده باشند دو یا سه تا از این روایات را درون بحث مطرح کنند. ولی این بخش‌های نوشتاری که در یادداشت‌هایشان وجود داشته است به عنوان پاورقی و تکمیل کننده‌ی این بحث‌ها که به صورت گفتاری بوده است در این کتاب‌ها آورده شده است. این شیوه‌ی تدوینی است که در نظر گرفته شده است و کاری که ما الان داریم انجام می‌دهیم این است که یک بار دیگر این متن‌های پیاده شده با صوت اولیه تطبیق داده شود و بعد از آن این مطالب به یکی از دوستان داده می‌شود که طبق تخصصی که دارند بررسی شود که این آیات و روایات صحیح نقل شده باشد. کار بعدی، ویرایش شکلی مجموعه هست و بعد از همه‌ی این‌ها، برای اینکه چیزی از چشم در نرفته باشد و دچار مشکل نشویم یکی از دوستان فاضل قم مجموعه را نگاه می‌کنند. من فکر می‌کنم که این تفسیر می‌تواند راهگشا باشد. همین نمونه‌ی کوچک این مجموعه که اردیبهشت ماه امسال برای اولین بار آماده شد در نمایشگاه کتاب که بعد از چهار سال امکان حضور یافتیم، عرضه شد. در این مدت کوتاه یکی از اساتیدی که اصالتاً عرب هستند و در دانشگاه تهران مشغول به تدریس هستند اظهار تمایل کردند که این کتاب‌ها به صورت عربی ترجمه شود و در برخی از کشورهایی که مد نظر ایشان هست مثل سودان و یمن و … منتشر شود. قرار شد بابت این موضوع بحثی صورت گیرد که کار به چه شکل انجام شود. فرد دیگری که الان مدرک دکترای‌شان را گرفته‌اند و در حوزه‌ی علمیه مشغول به تحصیل هستند هم برای ترجمه‌ی این کتاب به ترکی استامبولی اقدام خواهند کرد که به نظرم اقدام خوبی خواهد بود. این تفسیر – با توجه به اینکه اساتید در این زمینه صاحب‌نظر هستند بنده فقط به عنوان یک خواننده این مطالب را عرض می‌کنم – ویژگی‌هایی دارد که جذاب است. مهم‌ترین ویژگی آن این است که ما را به جایگاه و نقش قرآن در زمان نزول برمی‌گرداند. بالاخره قرآن برای عرب آن زمان یک متن ملموس بوده و بدون اینکه وارد پیچیدگی‌های فنی آن شود از آن بهره می‌برده است و راهنمای زندگی او بوده است و احساس نمی‌کردند که یک متن فاخر دور از دسترسی آمده است که فقط متخصصین به آن دسترسی دارند برای همین قرآن در متن زندگی آن‌ها حضور داشته و نقش ایفا می‌کرده است. رویکرد آقای بهشتی که بارها و بارها در تفسیر هم توضیح داده‌اند این بوده است که قرآن را به جایگاه خودش برگردانید که قرآن صرفا‌ً به عنوان یک کتاب مغلق علمی که فقط در دسترس برخی از متخصصین باشد درنیاید و به عنوان یک کتاب راهنمای عمل دربیاید. ویژگی دیگری که این تفسیر دارد شاید به همین ویژگی اول برمی‌گردد که ایشان سعی کرده‌اند متناسب با پرسش‌های زمانه این مباحث را ارائه کنند و نشان دهند که اسلام صرفاً‌ یک مکتبی که مربوط به 1400 سال پیش و در شرایط خاص خودش بوده باشد نیست و امروز و در زمان ما معنا و کاربرد نداشته باشد نیست بلکه اسلام می‌تواند به پرسش‌های زمان ما پاسخ دهد. انصافی که آقای بهشتی در مباحث دارند قابل توجه است و پرهیزی که ایشان دارند از اینکه الزاماً مخاطب خیلی فنی را مورد خطاب قرار دهند. انسان در لابه‌لای تفاسیر متوجه می‌شود که ایشان سعی می‌کند از به کارگیری مباحث فنی تا جایی که امکان دارد خودداری کنند. یک جاهایی اشاراتی می‌کند و دوباره باز می‌گردد به همان زبان عمومی‌شان. این است که فکر می‌کنم از این لحاظ هم تفاسیر ایشان می‌تواند قابل ملاحظه و دارای جاذبه باشد. من خیلی طولانی صحبت کردم عذرخواهی می‌کنم ولی لازم بود که یک توضیح اینچنینی درباره‌ی کتاب داده شود. برآورد ما این است که حجم این آثار، تقریباً‌ چهار جلد 500 صفحه‌ای می‌شود منتها هنوز به صفحه‌بندی نهایی نرسیده است. امیدوارم اگر خدا توفیق دهد روی این کار تمرکز داشته باشیم و بنیاد نشر آثار شهید بهشتی بتواند این کار را امسال ارائه دهد.


دیدگاه‌ها