1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
بازنشر مصاحبه شهید بهشتی با اطلاعات/ 10 شهریور ماه 1359

طرح انقلابی مصادره ثروتهای حرام

 باید به همه افراد جامعه امکان داد که به اندازه کافی غذا بخورند به اندازه کافی حرکت و تلاش کنند، به اندازه لازم درس بخوانند، مهارت یاد بگیرند، امکان رشد داشته باشند و وقتی مهارتی را یاد گرفتند باید به آنها امکان داد که برای خودشان کار بکنند و مجبور نباشند کارشان را با دستمزد ناچیز به دیگران بفروشند، زمینه استثمار را باید از بین برد

6-10

طرح انقلابی مصادره ثروتهای حرام

آیت‌الله دکتر بهشتی رئیس دیوانعالی کشور در یک مصاحبه اختصاصی با خبرنگار اطلاعات اعلام کرد: همانطور که در موقع پیروزی اسلام و در سال اول و دومی که پیغمبر (ص) به مدینه آمده بود وضع انقلاب اسلامی ایجاب می‌کرد که آنهائی که داشتند با آنهائی که نداشتند یک رابطه‌ی برادری برقرار کنند. الان هم وضع ایجاب می‌کند آنهایی که دارند براساس یک اتفاق لازم و واجب به آنهایی که ندارند کمک کنند تا این مردم محروم گودنشین، این مردم محروم زاغه‌نشین و این مردم محروم روستانشین حس کنند که خیلی زود وضعشان قدری بهتر شده است. وی افزود: دولت موظف است در این زمینه کار بکند و برنامه‌ریزی بکند و در مردم انگیزه بوجود بیاورد و بهرحال قوی‌تر از آنچه تا بحال بود. کار بکند اگر به دنبال هر ارشادی از امام یک برنامه‌ریزی موثری از طرف جامعه باشد ودولت و مردم همه با هم در این راه تلاش بکنند می‌توانند این کار را بکنند.

در این مصاحبه اختصاصی دکتر بهشتی نظرات خود را پیرامون توزیع عادلانه ثروت در جامعه اسلامی و شرایط استقرار نظام اقتصاد اسلامی بیان کرد. متن این مصاحبه به شرح زیر است:

اطلاعات: توزیع عادلانه ثروت در جامعه اسلامی به چه صورت انجام می‌گیرد و آیا ساخت اقتصاد فعلی امکان این توزیع عادلانه ثروت را به ما می‌دهد؟

آیت‌الله دکتر بهشتی: آنچه امروز در جامعه ما دیده می‌شود یعنی اینکه یک عده‌ای بسیار ثروتمند، یک عده بسیار زیادی خیلی فقیر و یک عده‌ای هم متوسط درآمد در جامعه ما وجود دارد. این دقیقاً برخلاف مبانی اسلام در زمینه اقتصاد و در زمینه نجات محرومان است. این وضع نامطلوب در رابطه با بودن یک اقلیت بسیار ثروتمند درکنار یک اکثریت بسیار محروم ناشی از دو چیز است که در نظام جمهوری اسلامی ما باید به آن توجه شود و علاج گردد.

 

زمین‌های موات متعلق به خدا است

اول اینکه در گذشته عده‌ای می‌توانستند از راههای نامشروع ثروتمند شوند در همین سالهای اخیر فروش زمینهای موات یعنی زمینهایی که هیچ روی آن کار عمران و آبادی انجام نگرفته یکی از راههای بدست آوردن درآمدهای هنگفت بود. در صورتی که بر طبق مبانی اسلام زمینی که روی آن هیچ کار عمرانی انجام نگرفته متعلق به خدا متعلق به امت و حکومت است و مردم باید بتوانند در حد نیازشان بدون پرداخت هیچ چیزی از آن زمین استفاده کنند یا حکومت می‌تواند از مردم یک مبلغ کمی برای خیابان‌کشی و آباد کردن آنجا بگیرد و زمین را در اختیار مردم بگذارد. اما اینکه زمینهایی را صرفاً پلاک‌بندی کنند و بفروشند یا حتی زمینهایی را به صورت شهرک دربیاورند یعنی خیابان‌کشی کنند. لوله‌کشی آب کنند، برق بکشند، درختکاری کنند اما برای زمینش هم یک قیمتی قائل شوند و بفروشند اینها همه حرام است یعنی کسانی که شهرک ایجاد می‌کنند اگر سرمایه‌ای را که به کار می‌اندازند برای نقشه و خیابان‌کشی، بولدوزر انداختن، صاف کردن، نهرکشی و برق‌کشی و لوله آب کشی اگر این کارها را بکنند و زمینهای آماده برای ساختمان را بوجود بیاورند اینها می‌توانند متناسب با هزینه‌هایی که متحمل می‌شوند پولی دریافت کنند. اما اگر خواستند از این طریق خود آن زمین را که هنوز هیچ کار عمرانی روی آن انجام نگرفته یعنی یک قطعه زمینی است آماده برای ساختمان و هنوز روی آن ساختمان نشده بابت آن پولی دریافت کنند. و خود زمین را به صورت یک کالا دربیاورند و قیمتش را بالا ببرند این حرام است و نمی‌توانند بابت خود زمین پولی دریافت کنند آنها می‌توانند فقط بابت خدماتی که ارائه کردند پولی دریافت کنند. بودند بسیار کسانی که در طول این سالها از این راه صاحب ثروت شدند. اینها همه ثروتهایشان ثروتهای حرام است که باید از آنها گرفته شود.

 

بند و بست با رژیم و کسب ثروتهای حرام

کسان زیادی هستند که با بند و بست با رژیم از بانکها و از پولهای دولتی با دادن رشوه یا با وسایل دیگر پولی گرفته‌اند و سرمایه کرده‌اند و کار کرده‌اند در حالیکه واقعاً خودشان چیزی یا سرمایه‌ای نداشته‌اند و حتی چه بسا همین پولی را که از دولت گرفته‌اند مقداری آن را حیف و میل کرده‌اند و بهرحال از این راه راه موسساتی بوجود آورده‌اند. این عده که با بند و بست، با رشوه دادن با کمک کردن به رژیم قبل و امثال این راههای حرام سرمایه‌ای بدست آورده‌اند و آن سرمایه‌ها را به کار انداخته‌اند و حالا دارای کشاورزی، دامداری، کارخانه و کارگاه و موسسات تجارتی و اینها هستند باید بدانند که این پول را چون با بند و بست و رشوه دادن و کمک به ظالم به دست آورده‌اند متعلق به خودشان نیست و آن پول هنوز متعلق به بیت‌المال است و متعلق به مردم است و آنچه از این راه به دست آمده باید گرفته شود.

 

رباخواران

کسانی هستند که از راه رباخواری ثروتهایی بدست آوردند، رباخواران کوچک و بزرگ در شهرها فراوان هستند. همه پولهایی که اینها از راه رباخواری بدست آورده‌اند باید از آنها گرفته شود و به آن بیچارگانی که ربا داده‌اند داده شود.

و اگر آنها قابل شناسایی نیستند و نمی‌دانیم مال کیست باید این پولها صرف رفاه حال امت شود و جزء بیت‌المال باشد. و از این نمونه‌ها زیاد است، کسانی که از راه تأسیس قمارخانه، تأسیس عشرتکده‌ها و کازینوها، دانسیگ‌ها، کاباره‌ها، سینماهایی که فیلمهایی سکسی و مبتذل نشان می‌دادند تأترهایی که نمایشنامه‌های سکسی و مبتذل نشان می‌دادند، مشروب فروشی، تریاک فروشی و فروش مواد مخدر و دهها نوع از این قبیل، ثروتهایی به دست آورده‌اند اینها باید بدانند ثروتهایشان را از راه حرام بدست آورده‌اند و باید به جامعه برگردد.

 

فعال شدن دادگاههای انقلاب

اصل چهل و نهم قانون اساسی که در فحش اقتصاد است ناظر به همین موارد است اینها چند نمونه بود و الا نمونه‌های فراوان دیگر هست که باید به آنها توجه شود. در نظام جمهوری اسلامی باید هر چه سریعتر دادگاههای انقلاب آماده رسیدگی شوند و این ثروتهای از راه حرام بدست آمده را بگیرند تا بر طبق موازین اسلامی مصرف شود همچنین کسانی که مالیاتهای اسلامی‌شان را پرداخت کردهاند و اینها روی هم انباشته شده و به صورت مضاعف درآمد. این عده هم بخش عظیمی از اموالشان متعلق به خودشان نیست.

 

کار برای حکومت جبار و دریافت حقوق حرام

کسانی که برای حکومت جبار کار می‌کردند و حقوق می‌گرفتند . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . انسانی هزار نفری اینها با مدیر، و دربان و غیره همه‌شان می‌شوند کسانی که همه کارهای کارخانه را به عهده می‌گیرند از همه کارهایی که گفتم حتی نظافتچی، همه اینها می‌شوند یک مجموعه‌ی نیروی کار و به این مجموعه نیروی کار امکانات می‌دهند تا به صورت یک تعاونی بزرگ یک کارخانه را بوجود بیاورند و با شیوه تعاونی این کارخانه طوری عمل می‌کند که اینها تا زنده هستند آنچه بدست می‌آورند مال خودشان باشد و اگر می‌میرند آنچه از آنها می‌مانند دیگر به صورت بد بین وراث‌شان تقسیم نشود. و از بین برود بلکه وراث آنها بتوانند بهای آن را از افراد دیگری که به صورت تعاونی آنجا کار می‌کنند دریافت کنند مگر اینکه یکی یا دو تا از این ورثه‌اش خودشان در این تعاونی کار بکنند.

بنابراین اصل چهل و سوم قانون اساسی هم این طرح را می‌دهد.

ملاحظه می‌کنید به این ترتیب برنامه وسیع داریم برای از بین بردن فاصله‌های درآمدی و فاصله در ثروت و فاصله در سطح زندگی که در آن اقتصاد ما دولتی نمی‌شود برای اینکه اقتصادهای فردی، گروهی کوچک سهامی و تعاونی می‌توانند بخش عظیمی را داشته باشند همان که الان هم به صورت خصوصی – یا شرکت وجود دارد البته یک بخشش که ضرورت دارد در دست دولت قرار بگیرد آنها دولتی می‌شود که در قانون اساسی هم این مورد هست مثل بازرگانی خارجی مثل صنایع مادر که اینها باید دولتی باشد و نمی‌شود در دست افراد و گروهها باشد ولی بقیه، آن بخش عظیمی از تولید و مصرف این اقتصاد، اقتصاد غیردولتی است اقتصاد خصوصی است ولی در عین حال که اقتصاد خصوصی دست اقتصاد سرمایه‌داری نیست پس یا در در این شیوه خودمان یک اقتصاد خصوصی داریم که سرمایه‌داری نیست به دین معنا که انسانها برای خودشان کار می‌کنند و سرمایه‌داری نیست و اقتصاد آزاد هم هست بدین معنا که افراد چون برای خودشان کار می‌کنند احساس آزادی می‌کنند. ابتکاراتی که نشان می‌دهند ساعت کاری که برای خودشان انتخاب می‌کنند مطابق میل و اراده خودشان است و آن حالت اقتصاد آزاد حفظ می‌شود و دولت برای اینکه اینها بی‌جهت نیروی کارشان تلف نشود به آنها رهنمود می‌دهد که امسال نیازهای کشور در هر شاخه‌ای اینست، کسانی که دارند کار می‌کنند اینها هستند، سرمایه‌گذاریهایی که شده اینست تا کسانی که می‌خواهند تازه کاری را شروع بکنند بدانند در کجا نیاز بیشتر است تا در آنجا کار بکنند و رقابتهای سالم سازنده محفوظ بماند البته دولت باید برنامه‌های خاصی هم داشته باشد که اگر مواردی در این وضع آزاد احیاناً تولید یک مقدار بیش از نیاز جلو می‌رود فوراً به مردم اطلاع دهد و خبر دهد و برایش تدبیری بیاندیشد که اینها راههای برنامه‌ریزی شده‌ای می‌تواند داشته باشد به این ترتیب طبق اصل چهل و نهم در قانون اساسی ثروتهای غصب شده که کارشان در خدمت مردم نبوده است آنها که در خدمت مردم بود. اشکالی ندارد اما آنها که کارشان در جهت ضد مردم بوده اینها حتی حقوقی که می‌گرفتند حرام بوده برای اینکه بابت کار حرام یعنی ستم به مردم کردن و از ستمگران حمایت کردن حقوق گرفتند. اینها حقوقهایشان نیز مال خودشان نیست. بنابراین می‌بینید که موارد کارهای حرام خیلی زیاد است.

اصل چهل و نهم قانون اساسی می‌گوید:

باید همه این اموال گرفته شود و به این ترتیب می‌بینید که بخش عظیمی از این ثروتهای انباشته شده که مال این افراد نیست و اصلاً متعلق به مردم است، مال دیگران است مال امت است از چنگ آنها آزاد می‌شود و در خدمت محرومان درمی‌آید و به این صورت این فاصله‌ها به مقدار زیادی از بین می‌رود این عامل اول است.

 

نداشتن امکانات

عامل دوم پیدایش این فاصله در ثروت و فاصله در سطح زندگی اینست که اکثریت محروم جامعه امکان رشد کردن و کار کردن برای خودش و برای جامعه را به دست نمی‌آورد. به او امکانات تغذیه‌ای مناسب در دوران کودکی و نوزادی داده نمی‌شود به او امکانات فعالیت و کار مناسب داده نمی‌شود به او امکانات درس خواندن تحصیل و کسب مهارت در دوران کودکی و نوجوانی داده نمی‌شود، و اگر همه این کارها را هم کرد به او امکانات اینکه بخواهد برای خودش کار بکند ابزار کارش، سرمایه کارش محل کارش طوری باشد که برای خودش کار بکند داده نمی‌شود مجبور می‌شود برود برای دیگران کار بکند آنهم با یک دستمزد استثماری، دستمزد ظالمانه، دستمزد غیرمنصفانه، دستمزد غیرعادلانه، بنابراین باید این زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی محدودکننده و محروم‌کننده‌ی اکثریت استعدادها و نیروی انسانی جامعه را از بین برد.

 

امکان دادن به همه افراد جامعه

باید به همه افراد جامعه امکان داد که به اندازه کافی غذا بخورند به اندازه کافی حرکت و تلاش کنند، به اندازه لازم درس بخوانند، مهارت یاد بگیرند، امکان رشد داشته باشند و وقتی مهارتی را یاد گرفتند باید به آنها امکان داد که برای خودشان کار بکنند و مجبور نباشند کارشان را با دستمزد ناچیز به دیگران بفروشند، زمینه استثمار را باید از بین برد. بند دوم از اصل چهل و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ما این مطلب را بیان می‌کند و بندهای دیگر یعنی به طور کلی اصل چهل و سوم، این مسئله را بیان می‌کند منتهی بند دومش این خصوصیت را دارد که می‌گوید باید به کسانی که نیروی کار دارند و امکان و سرمایه لازم و ابزار لازم را ندارند باید امکان و سرمایه و ابزار لازم داده شود تا بتواند برای خودش کار بکند حالا یا به صورت کار فردی، اگر کار کوچکی است مثل یک آهنگری یا یک میکانیکی در داخل یک روستا، یا به صورت کار جمعی اگر کار بزرگتری است مثل یک تعاونی کوچک ده و پانزده نفری یا یک شرکت سهامی یا تعاونیهای بزرگ برای کارهای بزرگ حتی کارخانه‌های بزرگ را می‌توانند تعاونیهای صد نفره، پانصد نفره بوجود بیاورند ما می‌توانیم صنایعی را که مردم می‌توانند خودشان اداره کنند اینها را تعاونی کنیم.

یک کارخانه نساجی با هزار نفر کارگر، کارمند، دفتردار، حسابدار و تکنسین و مهندس مجموع اینها می‌شوند یک نیروی انسانی هزار نفری اینها باد مدیر، و دربان و غیره همه‌شان می‌شوند کسانی که همه کارهای کارخانه را به عهده می‌گیرند از همه کارهایی که گفتم حتی نظافتچی، همه اینها می‌شوند یک مجموعه‌ی نیروی کار و به این مجموعه نیروی کار امکانات می‌دهند تا به صورت یک تعاونی بزرگ یک کارخانه را به وجود بیاورند و با شیوه تعاونی این موجب این شده است که عده‌ای از زیادی ثروت به طغیان کشیده شوند و عده زیادی در محرومیت باز به طغیان کشیده شوند از دست این غاصبان ثروتهای عمومی و یا ثروتهای مردم گرفته می‌شود تا فاصله‌های موجود از بین برود. دوم اصل چهل و سوم قانون اساسی بخصوص بند دومش که مسئولیتهای جامعه و حکومت را در بر ابر محرومان خیلی سنگین کرده در نظر آموزش و پرورش رایگان، کمک به تهیه مسکن که اینها همه در این اصول هست و بخصوص فراهم آوردن زمینه و امکانات برای کسانی که دارای نیروی کار و مهارتی هستند تا بتوانند برای خودشان کار بکنند.

با این اصل هم می‌آئیم زمینه استثمار را در آینده از بین می‌بریم. بنابراین در یک جریان کامل برنامه‌ریزی شده‌ای که مخصوصاً ملت با آگاهی از آن برنامه حمایت و پشتیبانی کند ما می‌توانیم در برنامه‌های اقتصادی خیلی کوتاه مدت‌تر از کشورهای سوسیالیستی به اقتصاد غیردولتی ضداستثمار برسیم، انشاءالله.

 

نظارت بر بخش خصوصی

اطلاعات: اینکه گفتید در چنین شرایطی تولید منطبق با نیاز می‌شود و دولت تولید را کنترل می‌کند و رهنمود می‌دهد آیا به منزله نظارت دولت بر بخش خصوصی و تعیین حدی برای جلوگیری از انباشت ثروت است و اصولاً چون از آنجایی که ما مالکیت خصوصی را پذیرفته‌ایم نباید حدی قائل شویم تا از انباشت ثروت جلوگیری شود یعنی اینکه باز مجدداًنگذاریم کسانی که در شرکتهای خصوصی کار می‌کنند با جمع‌آوری ثروت به صورت یک اقلیت ثروتمند درآیند؟

آیت‌الله دکتر بهشتی: نه اصلاً درنمی‌آیند یعنی شما وقتی استثمار را از بین بردید به طور کلی زمینه این انباشت ثروت از بین می‌رود چرا که اکثریت مردم کسانی می‌شوند که برای خودشان کار می‌کنند. دیگر نیروی انسانی استثمار شده‌ای نیست که تا کسی به انباشت ثروت برسد اما اینکه من گفتم دولت هدایت می‌کند از چند جهت است اول اینکه بعضی از تولیدها تخریبی است بسیاری از تولیدهایی که الان در جوامع مرفه و پیشرفته وجود دارد اینها تخریب محیط‌زیست است تخریب امکانات زیست است یا نه تخریب نیست اما تبذیر است یعنی هدر دادن امکانات است. و باید از تبذیر جلوگیری شود یا نه؟ در خط اسراف است یعنی تندروی و بیش از حد مصرف کردن است یعنی بالا بردن تب مصرف در جامعه است و ایجاد میل کاذب برای مصرف بیشتر اینها باید از بین برود یا نه گاهی هیچ یک از اینها نیست اصولاً تولیدی است که منتهی به هدر رفتن می‌شود مثلاً اگر در این فصل هندوانه زیاد تولید کنند نمی‌شود اینها را نگهداری کنید مگر همه مردم چقدر هندوانه مصرف می‌کنند، وقتی ما هندوانه زیادتر از نیاز مردم تولید کردیم هندوانه‌ها باید بگندد و از بین برود اینجاست که هدایت دولت لازم است که آمار داشته باشد و بگوید بر طبق آنچه ما داریم حداکثر مصرف مردم از هندوانه در طول این ماههای که هندوانه است چقدر است و یا در هر ماهی چقدر است. زمینها و منطقه‌های جغرافیایی برای چه فصلی می‌توانند هندوانه تولید بکنند باید طوری نشود که امروز می‌گویند روزها هندوانه می‌آورند در میدان که بفروشند اما کسی نیست که بخرد. بنابراین هدایتی که می‌گوئیم در این جنبه‌ها است.

اطلاعات: این سئوال را به این علت مطرح کردم که در قانون اساسی ما بخش خصوصی در کنار بخش دولتی و تعاونی به رسمیت شناخته شده است که طبیعتاً اگر کنترل نشود می‌تواند گسترش یافته و به صورت حالا درآید؟

آیت‌الله دکتر بهشتی: اینطور نیست برای اینکه ما بخش تعاونی را گسترش دهیم بخش خصوصی زمینه‌ای برای باد کردن و آماس کردن پیدا نمی‌کند چون بخش خصوصی کی می‌تواند این کار را بکند وقتی که بتواند نیروی کار دیگران را استثمار بکند اما وقتی به نیروی کار دیگران امکانات داده شود که برای خودش کار بکند دیگر نمی‌آید اجیر دیگران شود و اگر هم بخواهد در چنین شرایطی برای دیگران کار بکند مزدش معادل درآمد واقعی‌اش خواهد بود، پس صاحب بخش خصوصی نمی‌تواند او را استثمار کند یعنی یا باید با گرفتن مزد واقعی‌اش پیش دیگری کار بکند که در این صورت چیزی اضافی گیر طرف دیگر نمی‌آید و اگر هم به او مزد واقعی‌اش داده نشود می‌آید در یک تعاونی با امکاناتی که دولت فراهم می‌کند کار خواهد کرد. ببینید این فرمول خیلی مهم است مثل اینکه درست مورد توجه خود شما هم قرار نگرفت ما می‌گوئیم اگر زمینه استثمار را از بین ببریم این راه طبیعی است. اما اینکه بیاییم با زور یک حدها و یک اندازه‌های مصنوعی بگذاریم، این درد دوا نمی‌کند و نشان داده است که یا جامعه به حکومت زور کشانده می‌شود که می‌آئیم به اصطلاح معروف بینی‌اش را پاک کنیم چشمش را کور کرده‌ایم می‌آئیم به آن حد اقتصادی بدهیم او را از عدل اجتماعی محروم می‌کنیم و یا اینکه اگر آزاد هم بگذاریم که از این طرف استثمارگر می‌شوند پس باید راهی تعیین کرد و راهش اینست که ما می‌آئیم دولت را موظف می‌کنیم که به هر انسانی که می‌خواهد کار بکند و ابزار کار و سرمایه کار برای خودش می‌خواهد به او بدهد کشاورزی می‌خواهد بکند، زمین و چاه و تراکتور می‌خواهد به او بدهد اگر فردی است به فرد بدهد اگر تعاونی است فی‌المثل تراکتور که یک فرد نمی‌خواهد به یک تعاونی بدهد.پ

اطلاعات: از آنجا که بیشتر این امکانات در دست اقلیتی قرار دارد منظورتان اینست که این امکانات را از دست این افراد می‌گیریم و در دست اکثریت مردم قرار می‌دهیم؟

آیت‌الله دکتر بهشتی: خودبخود براساس اصل چهل و سه توزیع می‌کنیم البته فقط این نیست ما منابع طبیعی داریم ما درآمدهای ملی داریم ما مالیات می‌گیریم و اصولاً تازه مسئله مالیات سر جای خودش هم مانده است که ما برای اینکه واقعاً این خدمات عمومی را تأمین کنیم در حد لازم مالیات می‌گذاریم آن هم تصاعدی می‌توانیم بگیریم. بنابراین راههای بسیار سالم داریم تا این فاصله زندگی و درآمدها را از بین ببریم این از نظر قانون و سیستم.

 

انفاق لازم، انفاق واجب

ولی من در یکی از سخنرانی‌هایم که در کانون توحید داشتم یک مسئله علاوه‌ای را مطرح کردم و آن اینست همانطور که در موقع پیروزی اسلام و در سال اول و دومی که پیغمبر (ص) به مدینه آمده بود وضع انقلاب اسلامی ایجاب می‌کرد که آنهائی که داشتند نسبت به آنهائی که نداشتند یک رابطه ی برادرانه‌ای برقرار بکنند و طوری بشود که فوراً قبل از اینکه نوبت به اجرای قوانین برسد که تنظیم قوانین و اجرای آن زمان می‌خواهد یعنی قبل از اینکه معطل تنظیم این قوانین شویم فوراً بیائیم و آن امکاناتی از زندگی را که می‌شود به دیگران بدهیم اینها را مردم بیایند واقعاً با یک شیوه صحیحی به همه بدهند به طوری که این مردم محروم گودنشین این مردم محروم زاغه‌نشین این مردم محروم روستانشین حس کنند که خیلی زود وضعشان یک قدری بهتر شده است.

بنابراین من پیشنهاد کردم که براساس یک انفاق لازم یک انفاق واجب یا یک برنامه‌ریزی‌ای کاری انجام شود چرا که این انفاقها در آن زمان واجب بود، از آیات قرآن می‌فهمیم در آن زمان هر کسی که داشت واجب بود که به آن کسی که ندارد کمک کند عیناً امروز هم هست بخصوص در رابطه با پیروزی انقلاب این مسئله واجب و موکدتر می‌شود.

یعنی واجب و با تأکید بیشتری است توصیه من این بود که بیائیم یک برنامه‌ای بریزیم و آنهایی که دارند آن چیزهایی را که می‌شود به دیگران که ندارند بدهند تا محرومان فوراً احساس کنند که از محرومیت درآمدند و این همان چیزی بود که من آن شب در کانون توحید پیشنهاد کردم و گفتم با استناد به آیات قرآن در زمینه انفاق و انفاق واجب و با استناد به آنچه از سیره‌ی پیغمبر (ص) می‌فهمیم لازم است یک حرکت به این صورت در جمهوری اسلامی بوجود بیاید متناسب با ضرورت و نیاز این مقطع از پیروزی انقلاب ما.

 

تعادل در مصرف

اطلاعات: مثل اینکه شما از خودتان این انفاق را شروع کرده‌اید؟

آیت‌الله دکتر بهشتی: گفتم البته شروع به اینکه فشار به خودمان بیاوریم و مصرف را پائین بیاوریم تا بتوانیم به دیگران بدهیم من حتی پیش از این هم انتظار داشتم ولی گفتم برای اینکه هیچ نمی‌خواهم این کار به صورت یک کار ریاکارانه مطرح شود خیلی دوست دارم که در یک جمع یک کار شروع شود و من هم یکی از این جمع باشم. البته این مسئله به اشتباه در بعضی جاها فهمیده شده بود که خیال کرده بودند من ثروت و سرمایه‌ای دارم که می‌خواهم تقسیم کنم در حالیکه من غیر از یک خانه چیزی ندارم تا تقسیم کنم. ولی اگر فرشی، نمی‌دانم وسیله زندگی در خانه هست که می‌شود تقسیم کرد، اینها را تقسیم می‌کنیم و همچنین مصرف روزانه را کم می‌کنیم یعنی بنا را بگذاریم به مصرف کمتر تا تولیدمان برای همه کافی باشد الان که تولید گاهی برای همه کافی نیست برای اینست که عده‌ای بیشتر مصرف می‌کنند اگر مردمی که بیشتر مصرف می‌کنند مصرف را کمتر بکنند این تولید به همه می‌تواند برسد.

اطلاعات: این اتفاق را که صحبت آن را می‌کنید مربوط به شرایط فعلی است که هنوز نظام اقتصاد اسلامی به وجود نیامده است؟

دکتر بهشتی: طبیعی است یعنی این واجب و فوری است و مال این زمان ما بعد که روند اقتصادی سالم به وجود آید اصلاً زمینه‌اش از بین می‌رود. نگوئید که این مطلب با شرایط حالا است این مطلب همیشگی است ولی آن موقع دیگر زمینه‌اش از بین می‌رود یعنی وقتی همه بهره‌مند شدند دیگر نیازی نیست.

اطلاعات: این پیشنهاد شما جنبه ارشادی دارد یا اینکه دولت باید برنامه‌ای تنظیم کند تا طبقه آن برنامه مردم به این اتفاق دست بزنند؟

دکتر بهشتی: هم ارشادی است و هم اینکه دولت به نظر من موظف است که در این زمینه کار بکند و برنامه‌ریزی بکند و در مردم انگیزه بوجود بیاورد و بهرحال قوی‌تر از آنچه تا بحال بوده کار بکند. الان تا حالا ارشادها خیلی کلی بوده امام مکرر ارشاد فرموده‌اند خوب در مردم هم اثر می‌گذارد، در حساب صد برای مسکن و در جاهای دیگر ولی اگر بدنبال هر ارشادی از امام یک برنامه‌ریزی موثری از طرف جامعه باشد و دولت و مردم همه با هم دولت، روحانیت، گروهها، جمعیتهای در خط امام دانشجویان، حزب جمهوری اسلامی مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمنهای اسلامی اگر همه اینها دست به دست هم بدهند و همه گروه های دیگری که واقعاً مومن هستند به این انقلاب و به رهبری این انقلاب و به خط این رهبری اگر اینها همه تلاش بکنند می‌توانند این کار را بکنند و دیگر اینکه یکی از مسائل مهمی که در شرایط زمان ما موجب این بی‌عدالتی است شیوه‌ی توزیع کالا است و شیوه غلط بازار که اینهم باید علاج شود که دو بار این را موکدا به کسانی که در شبکه پخش کالا در بازار (مقصود من از بازار معنای کلی آن است) کار می‌کنند گفته‌ام و اخیراً هم یک بار عده‌ای آمده بودند بهشان گفتم چرا حرکت نمی‌کنید، چرا عمل نمی‌کنید، قول دادند که بروند تلاش کنند. برای عمل کردن که نمی‌دانم این بار هم به قولشان عمل می‌کنند یا نه بهرحال یکی از عوامل بسیار موثر که گرانی کالاها یک مقدار به آن مربوط می‌شود همین غلط بودن شبکه توزیع کالا است. این هم باید عوض شود و حتماً دولت باید در این مورد دست به کار شود و برنامه‌ای برای آن تنظیم کند.

 

کنترل شبکه توزیع کالا

اطلاعات: اگر بازرگانی خارجی دولتی شود شبکه توزیع کالا کنترل نخواهد شد؟

دکتر بهشتی: چرا، ما دو بخش داریم یعنی از دو جا این مسئله آب می‌خورد یکی از مسئله روابط بازرگانی خارجی که در آن سوء استفاده‌ها می‌شود یکی هم در شبکه داخلی که دستهای زیادی بیخود در کار است، چرا؟

 


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها
  • مصطفى سهرابى

    با سلام و عرض ادب
    از ابتداى انقلاب جوانى ٢٣ساله و بزرگ شده مسجد بودمم به شخص شهيد ايت الله بهشتى و تفكرات ايشان علاقه مند بودم. متآسفانه تمام مطالبى ايشان در سال٥٩ فرمودند چندين سال هست كه به همان صورت ولى با ادمهايى ديگر انجام ميشود و كسانى ثروتمند شده اند كه به هيچ وجه لياقت انرا نداشته اند.