1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

در انتظار بهشتی دهه چهارم

یکی از نخستین نهادهایی که توسط انقلابیون حامی امام(ره) تشکیل شد، حزب جمهوری اسلامی بود. همان روزها نیز بسیاری از چهره‌های انقلابی با توجه به سابقه تحزب در ایران، مخالف آن بودند و این پرسش را طرح می‌کردند که در نظام اسلامی چه نیازی به بهره‌گیری از چنین ابزاری وجود دارد. در آن زمان چهره‌ای چون سیدمحمد بهشتی با نگاه راهبردی به اداره کشور، به‌شدت از تاسیس حزب جمهوری حمایت و در مقابل منتقدان تاسیس حزب جمهوری تصریح کرد: «حزب معبد من است.»

فرهیختگان: سیدحمید متقی/ نطق علی‌اکبر ناطق‌نوری در سومین همایش ملی نقش پژوهش در فرآیند قانون‌گذاری بیانگر مطالب مهمی بود. مطالبی که بارها از زبان سیاستمداران دیگر نیز به صور گوناگون بیان شده بود.این چهره معمر سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران دیروز در سخنانی به آسیب‌شناسی سیستم اداری کشور پرداخت و تاکید کرد: «… احزاب ابزار دموکراسی هستند… . با گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی با حکمفرمایی دموکراسی در آن باید حزب و احزاب وجود داشته باشند. مردم عادی و عامی کشور برای انتخاب خبره جهت برگزیدن رئیس‌جمهور، نماینده مجلس، و حتی خبرگان رهبری باید بتوانند به احزاب مراجعه کنند، چون اگر خبره نباشد دچار قومیت، قبیله‌بازی یا موج‌گرایی می‌شویم.»

farhikhtegan

در چند سال اخیر بسیاری از بزرگان، دلسوزان و همچنین تحلیلگران امور ایران در سفر و حضر به این امر پرداخته و مشتاقانه از نیاز ایران به این ابزار مهم برای سفتن دُر مردمسالاری سخن گفته‌اند. کافی است سخنان چهره‌هایی چون اکبر هاشمی‌رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، سیدحسن خمینی، حسن روحانی، علی لاریجانی و… درباره آسیب‌شناسی ساختار اداره کشور را مرور کنیم تا دریابیم که ترجیع‌بند اظهارات این عزیزان در یک واژه خلاصه می‌شود و آن تحزب است. با این حال این پرسش کلیدی مطرح است که چرا با همه این انذارها شاهد برداشته شدن گامی مناسب در این حوزه نبوده‌ایم. قاعدتا قرار نیست دولت یا بخش‌های منتسب به حاکمیت به تاسیس حزب روی آورند. جوانان گمنام و بی‌تجربه نیز درصورت تشکیل حزب عملا توان تاثیرگذاری در معادلات کلان سیاسی را نخواهند یافت و تنها می‌توانند به سیاهه احزاب ناکام ایران خطی اضافه کنند.

با توجه به فضای پرسوءتفاهم یک دهه گذشته به نظر می‌رسد قفل فروبسته تحزب در ایران به دست چهره‌هایی چون جناب هاشمی، ناطق‌نوری، خمینی و… باز می‌شود. چهره‌هایی که هم در بدنه اجتماعی دارای مقبولیت هستند و هم امکان بسیج مدیران میانسال کشور را زیر چتر خود دارند و از همه مهم‌تر مورد اعتماد نظام نیز هستند. اگر تاریخ حیات نظام جمهوری اسلامی ایران را مورد مداقه قرار دهیم، مشاهده می‌کنیم که یکی از نخستین نهادهایی که توسط انقلابیون حامی امام(ره) تشکیل شد، حزب جمهوری اسلامی بود. همان روزها نیز بسیاری از چهره‌های انقلابی با توجه به سابقه تحزب در ایران، مخالف آن بودند و این پرسش را طرح می‌کردند که در نظام اسلامی چه نیازی به بهره‌گیری از چنین ابزاری وجود دارد. در آن زمان چهره‌ای چون سیدمحمد بهشتی با نگاه راهبردی به اداره کشور، به‌شدت از تاسیس حزب جمهوری حمایت و در مقابل منتقدان تاسیس حزب جمهوری تصریح کرد: «حزب معبد من است.» سیره نظام‌مند بهشتی در ابتدای حیات نظام جمهوری اسلامی نقشی بسزا در قوام و دوام نظام نوپا داشت، متاسفانه با حذف این چهره تاثیرگذار انقلاب در انفجار ساختمان حزب جمهوری، تحزب در ساختار سیاسی کشور کمرنگ شد. در سه دهه گذشته نبود ابزار حزبی مناسب، آسیب‌های زیادی را به ساختار سیاسی و اجرایی کشور وارد کرده ‌است. هزینه‌های سیاسی، مالی و اعتباری تشکیل حزب نیز سبب شده‌ است بسیاری از چهره‌های وجیه و محبوب، عطای این مهم را به لقای آن ببخشند و بگویند به سری که درد نمی‌کند، چرا دستمال ببندیم؟ در این فضا به نظر می‌رسد نظام جمهوری اسلامی ایران محتاج بهشتی‌هایی است که بدون توجه به اتهام‌افکنی‌های مخالفان، با خروج از ساختارهای کهنه‌ای چون جامعه و مجمع تنها برای فردایی بهتر برای مردم و کشور، جنت‌مکانی را کنار گذاشته و وارد گود تحزب شوند. بزرگانی که از مرحله گفتاردرمانی گذر کرده و آستین‌ها را بالا زده و با اشراف به عواقب اقدامات خود تیغ جراحی نیز به دست بگیرند و در میدان عمل نیز گام بردارند. چهره‌هایی که قبای بهشتی به تن آنها گشاد نباشد و زار نزند. چهره‌هایی چون هاشمی، خاتمی، خمینی و…. چه خوب است جناب ناطق‌نوری در این مسیر پیشقدم شوند.


دیدگاه‌ها