1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
بخشی از تفسیر منتشرنشده شهید بهشتی بر قرآن کریم

دشمن را بايد كوبيد ولو به دروغ باشد! منحرف بودن اين كار واضح است

نتيجه‌ اش اين است كه مي‌گويند: اين آقايان هر چه روي منبر می گويند از همين قبيل است، حتي خدايي هم كه مي ‌گويند وجود دارد، الكي مي ‌گويند! سخن شما اين اثر نامطلوب را دارد. گفته: آقا اين‌ ها را كنار بگذار. در جواب گفته: اين آقا و اين كتاب، مخالف رسالت جدّ من است. و من بايد او را بكوبم ولو به دروغ باشد. اين پاسخ اين آقا بوده است كه دشمن را بايد كوبيد ولو به دروغ باشد! منحرف بودن اين كار واضح است.

رفقا حتماً مي‌ دانيد كه يكي از عالي صحنه ‌هاي مبارزه و مجاهده ي كربلا كه به عنوان يك صحنه ي نمونه به حقّ در تاريخ ما زنده نگه داشته شده اين است كه مي‌ گويد: شب عاشورا در كنار چادر سربازان امام حسين(ع) ايستاده بودم، از اين چادرها صداي مناجات به گوش مي ‌رسيد، گويي زنبورهاي عسل در داخل كندويي به حركت درآمدند. اين خيلي جالب است. ممكن است اين مطلب را در روي منبرها و بحث‌ هاي عمومي عاشورا آرام و آسان بگويند و ردّ شوند، يا گريه ‌اي هم بكنند ولي اصل مطلب خيلي بالاتر از اين است! اين، آن نقطه ي عالي را كه اين مجاهدان راه حق در تمام دوران مجاهده به آن توجّه كامل داشته‌اند، نشان مي ‌دهد. نشان مي ‌دهد اين‌ ها مجاهدان في سبيل الله هستند.

بنابراين مردمي كه در صحنه ي پيكار تحت آزمايش قرار بگيرند و از اين آزمايش سربلند بيرون بيايند. همچنين در صبحگاهان براي نمازگزاردن در معرض آزمايش قرار بگيرند، آن‌جا هم سربلند بيرون بيايند. موقعي كه از دست يك دشمن عصباني است، اما سخني كه آهنگ تهمت به اين دشمن را داشته باشد در حضورش گفته مي‌شود، او اين تهمت را هم قبول نمي‌كند، اين هم يك صحنه ي آزمايش است.

Scan0076

اين روزها مكرّر براي من مطالبي نقل كرده‌اند از اشخاصي كه به آن ‌ها مي‌توان اميد داشت. رفقاي مورد اعتمادي را نقل كرده‌اند كه فلاني را خواستيم و گفتيم: آقا تو پشت سرِ فلان آقا اين ‌قدر حرف مي ‌زني، رفته ‌اي فلان منبر و فلان صحبت را كرده اي، گفتي: از كتاب اين آقا در فلان شماره ي فلان مجله ي ضدّ اسلامي اين مطلب نقل شده است، آخر تو اين حرف را از كجا زدي؟

گفته بود: من چنين چيزي را روي منبر نگفتم، منبرها كه معلوم مي ‌شود چه جوري است، نه نوشته و نه مطالعه شده است، مي ‌رود بالا هر چه مردم خوششان بيايد همان را مي‌گويد! به چهره ي شنونده ‌ها نگاه مي‌ كند، ببيند آن ‌ها چه خريدار هستند؟ نوار آقا را آورده بود كه اين حرف ‌هايي است كه شما زده بودي، نوارت را گوش كن، نوارش را گوش كرده بود و ديده بود، بله اين حرف ‌ها را زده است. گفته بود: به چه حساب اين حرف را زدي؟ گفته بود: مگر چنين چيزي درست نيست؟ گفته ‌اند: تو روي منبر آدرس دادي و گفتي در فلانِ صفحه ي شماره فلان مجله اين مطلب از فلان كتاب و فلان صفحه نقل شده است. اين مجله و اين شماره ‌اش و اين همان صفحه ‌اي كه گفتي، آن مطلب كجاست؟ او هم آن صفحه را نگاه كرده و گفته بود: چنين چيزي نيست!

آقا! مگر تو به اين آيه ي قرآن كريم اعتقاد نداري: (مَا يَلْفِظُ مِن قَوْل إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ)[1]; سخني از زبان انسان بيرون نمي‌ آيد مگر اين‌که در كنار اين سخن دستگاهي مواظب و حسابگر به كار و به ضبط گمارده شده است؟! حقيقتش اين است كه من خودم نديده بودم، فلان آقا گفت: به فلان مؤسسه تلفن زدم و گفتم: در فلان شماره ي مجله چنين چيزي است؟ گفته: بله، چنين چيزي است، قبول كردم، پس مطلب همين‌ طور است!

بعد اين دوست عزيز مورد اعتماد ما گفت به اين شخص گفتم: آقا تو فكر نكردي ديگر آن دوره و زمانه گذشت كه بالاي منبر مي ‌رفتي و هر چه دلت خواست مي ‌گفتي و هيچ كس هم نبود پيگيري كند. لااقل ده تا آدم حسابي پاي منبر تو هستند كه بروند فلان شماره ي مجله را پيدا كنند و ببينند چنين چيزي هست يا نيست. آن وقت مي ‌فهمي نتيجه ‌اش چيست.

نتيجه ‌اش اين است كه مي‌ گويند: اين آقايان هر چه روي منبر مي‌ گويند از همين قبيل است، حتي خدايي هم كه مي ‌گويند وجود دارد، الكي مي ‌گويند! سخن شما اين اثر نامطلوب را دارد. گفته: آقا اين ‌ها را كنار بگذار. در جواب گفته: اين آقا و اين كتاب، مخالف رسالت جدّ من است. و من بايد او را بكوبم ولو به دروغ باشد. اين پاسخ اين آقا بوده است كه دشمن را بايد كوبيد ولو به دروغ باشد! منحرف بودن اين كار واضح است.

مسلمانِ متعهّد در اين‌گونه موارد هم كه در برابر آزمايش قرار مي‌ گيرد، اين‌ جا هم خود را نگه مي ‌دارد، حتي اگر در برابرش به دشمنش تهمت بزنند، چهره ي موافق نشان نمي ‌دهد. چرا؟ چون پيكارش في سبيل الله است. كسي كه بخواهد در راه كمال و پاكي مطلق و خدايي كه ما براي او نامي بهتر از اين كمال مطلق شايد به زحمت بتوانيم پيدا كنيم، پيكار كند، او نمي ‌تواند هيچ وقت از پاكي به كمك ناپاكي دفاع كند. چون اين پيكار، ديگر پيكار في سبيل الله نيست. پس مسلمان در اين ميدان آزمايش هم، روسفيد بيرون مي ‌آيد.

[1]. سوره ى ق، آيه ى 18.


دیدگاه‌ها