1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
فرازهای منتشر نشده از گفتارهای تفسیری شهید بهشتی/ درمکتب قرآن - 4

پرهیز از بحث‌های جنجالی درباره صحابه

 آنچه به شناخت مولی علی(ع) و ائمه طاهرین(ع) و به شناخت راه آنها و سیره آنها برمی‌گردد، باید مورد بحث قرار گیرد. شناخت آنها به عنوان رهبر و امام که از ما خواسته‌اند و باید بحث شود و بگوییم و بشنویم، اما طرح مسائل جنجالی، تخلف از دستورهای مؤکد اسلام و تخلف از سیره مرضیه خود مولا علی(ع) است

هر وقت شخصیت پیغمبر اکرم(ص) را به عنوان یک رهبر سیاسی و زمامدار با همان ملاک‌های سیاستمداری و زمامداری مطالعه می‌کنم، واقعاً جلوه عظیم و عجیب پیغمبر(ص) در نظرم می‌آید. برای اینکه کسی که از نظر سابقه سیاسی تا سن 40 سالگی هیچ تجربه‌ای به این شکل ندارد، درسی هم نخوانده و مطالعه‌ای هم نکرده یک باره تبدیل به چنین رهبر سیاسی ورزیده‌ای می‌شود! این خود یکی از آیات بینات پیغمبری پیامبر اکرم(ص) است.

بعضی از نویسندگان اروپایی گفته‌اند پیغمبر اکرم(ص) در اواخر عمر می‌نوشت و نوشتن را یاد گرفته بود. خط پیغمبر(ص) در همان اواخر هم، خط خیلی خوبی نبود و خوب نمی‌نوشت. در صلح حدیبیه وقتی حضرت علی(ع) می‌خواست قرارداد صلح را بنویسد، به جایی رسید که باید کلمه «رسول الله» را نمی نوشت، چون شرایط سیاسی آن زمان این‌گونه اقتضا می‌کرد. علی(ع) فرمود: من نمی‌توانم «رسول الله» را ننویسم. پیغمبر اکرم(ص) خودش نوشته را گرفت و مطلبی مناسب مرقوم فرمود. در تاریخ این‌گونه آمده است.

به هر حال درباره اینکه پیغمبر اسلام(ص) در سال‌های آخر می‌توانست چیزی بنویسد در تاریخ ما زیاد گفته شده است. ما این مطلب را نمی‌توانیم رد کنیم. البته آنچه اروپایی‌ها می‌گویند برای این است که آنها آخر عمر شریف پیامبر(ص) را با اول عمر ایشان اشتباه می‌کنند. پیغمبر اسلام(ص) در آن سال‌های اول بعثت نه می‌خواند و نه می‌نوشت، ولی در اواخر عمر مبارکشان هم می‌خواند و هم می‌نوشت.

من همیشه ترجیح می‌دهم به جای بحث درباره اشخاص، درباره مسائل بحث کنم. چون بحث در مسائل برای ما آموزنده است، ولی بحث درباره اشخاص برای ما جدال‌آور است. آنچه برای ما خیلی مهم است اینکه گروه‌ها را بشناسیم تا امروز در جامعه خودمان هم قابل تطبیق باشد.

علی(ع) را بشناسیم

ما باید هر چه بهتر چهره مولا علی(ع) را بشناسیم، برای اینکه می‌خواهیم از او پیروی کنیم. می‌خواهیم شیعه او باشیم، می‌خواهیم دنباله رو او باشیم، می‌خواهیم پیروی کنیم.

بنابراین شناختن چهره کلی منافقان، در شناختن چهره مولا علی(ع) بسی مؤثر است. اما شناختن یک یک و تک تک آنها، هیچ تأثیری ندارد. ما اجمالاً می‌دانیم در برابر مولا علی(ع)، شخصیت‌های کاذب فراوانی ثبت شده است. این اجمالاً خیلی روشن است. اما اگر بخواهیم روی تک تک آنها بحث کنیم، وقت تلف کردن و بی‌ثمراست. من در این موضوع ازآنچه خود مولا علی(ع) عمل فرمود الهام می‌گیرم.

مرحوم کلینی در کتاب کافی، بخش «کتاب رسائل» نقل می‌کند که موقعی که حضرت امیر(ع) نیروها را علیه معاویه بسیج می‌کرد، معاویه عده‌ای را تحریک کرده بود که بروید از علی(ع) بپرسید نظر تو درباره شیخین و عثمان چیست؟ عده‌ای آمدند در مسجد کوفه و این سؤال را پخش کردند که باید از علی(ع) بپرسیم نظرش راجع به شیخین (ابوبکر و عمر) و عثمان چیست؟ بعد بعضی از دوستان خالص حضرت(ع) را تحریک کردند که این سؤال را بپرسند. آمدند از امیرمؤمنان(ع) پرسیدند. علی(ع) به آنها پرخاش کرد و فرمود: چه می‌گویید، اکنون چه وقت این سؤال‌ها است؟ مصر دارد از دست می‌رود و به دست گروه منافقان مخالف و ملحد می‌افتد، اکنون شما آمدید این سؤالات را مطرح کردید که صف‌شکنی کنید؟

علی(ع) با یک پرخاش، جلوی این حرف‌ها را گرفت. این مطلب را کلینی در کتاب رسائلش نقل فرموده است. بنابراین ما در این زمینه چه بهتر که باز شیعه و پیرو خود علی(ع) باشیم. طرح این مسائل بخصوص در زمان و عصر ما که سرزمین‌ها و کیان اسلام به دست غیر مسلمان‌های قطعی، چه در سیما و چهره دروغین اسلام، و چه در سیما و چهره صریح کفر و الحاد و چه در چهره‌های دیگر، غارت می‌شود و به یغما می‌رود، قطعاً هیچ سودی برای ما نخواهد داشت.

بله، آنچه به شناخت مولی علی(ع) و ائمه طاهرین(ع) و به شناخت راه آنها و سیره آنها برمی‌گردد، باید مورد بحث قرار گیرد. شناخت آنها به عنوان رهبر و امام که از ما خواسته‌اند و باید بحث شود و بگوییم و بشنویم، اما طرح مسائل جنجالی، تخلف از دستورهای مؤکد اسلام و تخلف از سیره مرضیه خود مولا علی(ع) است.


دیدگاه‌ها