1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

نامه سید محمد خاتمی به شهید بهشتی

بسمه تعالی

سرور محترم

با عرض ادب:

به هر صورت این ذره ناچیز – که من باشم- با گام نهادن در فضایی تازه، تولدی دیگر یافته است، یعنی زندگی تازه ای آغاز شده است برای انسانی که تاکنون بهاری ندیده است یا اگر بهاری بر او گذشته است، تحت الشعاع – یا بهتر بگویم زیر سایه – همه زمستان ها و خزان هایی است که زندگی نسل مرا پوشانده است، چندان به یاد نمانده است. آنچه می توانم بگویم این که زندگی تازه ای را آغاز کرده ام، اما راجع به انتهای آن، همچون خود جنابعالی، به انتظار می نشینم و قضاوت را به عهده آینده می گزارم و همواره به دعای خیر بزرگانی چون شما چشم می دوزم.

باری، آرام و راحت به دوسلدورف رسیدم و حضرت صادق{۱} چشم به راه بود، با گشاده رویی و لطفی که خاص اوست، و شبی را با او و همسر خوبش{۲} گذراندم، آرام و بی دغدغه، و فردای ورود به آلمان با قطار به هامبورگ آمدم، حضرت شبستری{۳}در ایستگاه حاضر بودند. خدا را شکر تاکنون همه چیز به آرامی و بی هیچ دلهره گذشته است و مجموعاً راضی هستم و محیط – نمی دانم چرا- برای هیچ تازگی ندارد و چندان احساس غربتی در کار نیست و باز هم خدا را شکر. و تا اینجا که من دیده ام، دوستان مرکز {۴}همه خوبند و خوش برخورد، تو گویی در کنار آنان در خانه خودت به سر می بری، نشانی از غریبگی و ناآشنایی نیست. البته هنوز خیلی زود است که قاطعانه در این باره قضاوت کرد و با برداشتی تا این حد سطحی، سرنوشت خود و مرکز را به دست خوش باوری سپرد. باز هم منتظر می مانم.

          آنچه به شدت مورد نیاز است، آشنایی با زبان آلمانی است و فکر می کنم در غیاب آقای شبستری – که دهم اردیبهشت ماه عازم ایرانند- حتی در کارهای خیلی جزئی هم دچار اشکال باشم که دوستان، حتی آقای رضوی که آشنایی اش با زبان عربی و فارسی کم تر از آن است که تفهیم و تفاهمی های عادی بی اشکال انجام شود، و انگلیسی من هم دست کمی از فارسی آقای رضوی ندارد. می ماند آقای حکمت{۵}که شب چهارشنبه ایشان را ملاقات کردم که کار ایشان عصرها است، یکی دو ساعت، که لامحاله برای مدتی – نه چندان کوتاه- وجودشان می تواند گره گشای خیلی کارها باشد و رابطه ها را آسان کند. به هر حال، فکر می کنم هر چه زودتر باید در کلاسی نامنویسی کنم و اگر نه خیلی فشرده، دست کم روزی دو سه ساعت را از همین حالا صرف زبان کنم.

          کار دیگری که امروز انجام دادیم- به اتفاق دوست خوب و مهربان آقای عبدالعزیز- گرفتن نامه از دولت آلمان بود که نسبتا ساده انجام گرفت، البته فقط برای سه ماه که در این مدت باید پاره ای از آزمایشات پزشکی صورت گیرد و آن گاه اقامه سه ماهه به یک ساله تبدیل شود.

          منزل هم هنوز تهیه نشده است. فکر می کنم طی همین دو روز در صدد تهیه برآئیم و تا مدتی که منزل تهیه نشده است – که احتمالا یکی دو ماه طول خواهد کشید- در یکی از اطاق های مرکز که در نظر گرفته شده است سکنی خواهم گزید و شاید حضور شبانه روزی در آغاز کار در مرکز خالی از فایده و احیاناً لطف نباشد. باری، این ها همه مسائلی است جزئی که به لطف خدا به سادگی حل می شود.

          شب اول ورود با دو تن از دوستان هیأت امناء که برای دیدنم آمده بودند آشنا شدم و قرار است که اوایل هفته آینده با همه آقایان معارفه به عمل آید- در یک نشست- که ان شاء الله خیر است.

          پاره ای مسائل اساسی دیگر نیز هنوز وقت طرحش نرسیده است و نیاز به مطالعه ی بیشتر و کسب اطلاعاتی افزون تر دارد که به تدریج طی برخوردها به دست خواهد آمد و آن گاه به یاری خدا حضوراً به طرح و حل آنها خواهیم پرداخت و اگر نشد- که خدا نکند نشود{۶}- با مکاتبه.

          مشتاقانه انتظار دیدارتان را می کشم که حضور و وجود شما عجیب رهگشا خواهد بود و با توجه به عنایت خدا که همواره شامل حالم بوده است، مطمئن ام که شما را در اینجا زیارت خواهم کرد و از محضر پرفیض و راهنمایی های فوق العاده ارزشمند شما بهره خواهم گرفت. والسلام

خاتمی

آقای شبستری فعلا عازمند و قرار است برای ماه مبارک رمضان مراجعت کنند و کارهای ثبت و نقل و انتقال آن موقع صورت گیرد و چنان که می نماید کارها را طوری رو به راه کرده اند که این دو سه ماه اشکالی پیش نیاید، ان شاء الله. ضمنا آن روز درباره کلاس زبان تحقیق شد. دو کلاس هست: یکی ۸ هفته ای که روزی ۵ ساعت کلاس دارد و یکی شش ماهه که طبعاً روزانه ساعت کمتری را می گیرد. البته شهریه ی شش ماهه زیادتر از شهریه کلاس فشرده می شود و به هر حال باید تا دو یا سه هفته آینده ثبت نام کنم گرچه خود کلاس ها حدود ۲۰ روز دیگر تشکیل می شود. پیشنهاد آقای شبستری این است که در کلاس فشرده ثبت نام کنم و صبح ها را برای این کار بگذارم. به نظر می رسد که پیشنهاد معقولی باشد چرا که با توجه به حضور آقای حکمت در مرکز که عصرهاست، من عصرها حاضر خواهم بود.


[۱] . دکتر سیدمحمدصادق طباطبایی (۱۳۹۳-۱۳۲۲) فرزند آیت الله سید محمدباقر سلطانی و خواهرزاده امام موسی صدر. در آن زمان در دانشگاه بوخوم به تدریس و تحقیق مشغول بود و از بنیانگذاران و مدیران فعال اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا (گروه فارسی زبان) به شمار می رفت. پس از انقلاب به ایران مراجعت نمود و در دولت موقت مهندس مهدی بازرگان، معاون سیاسی وزیر کشور و سخنگوی دولت بود.

[۲] . خانم فاطمه صدر عاملی

[۳] آیت الله دکتر محمد مجتهد شبستری متولد ۱۳۱۵ شهرستان شبستر، استاد بازنشسته دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، پژوهشگر دین شناسی و نواندیش دینی. وی در سال ۱۳۴۷ به دعوت شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی برای کمک به اداره ی مرکز اسلامی هامبورگ از قم به آلمان مهاجرت کرد و از سال ۱۳۴۹ تا سال ۱۳۵۷ عهده دار مدیریت آن بود.

[۴]  مرکز اسلامی هامبورگ

[۵]  علی حکمت، از طلاب فاضل حوزه علمیه قم که برای تحصیلات دانشگاهی به آلمان عزیمت نمود و به دعوت دکتر شبستری با مرکز اسلامی هامبورگ همکاری پاره وقت داشت. پس از پیروزی انقلاب به ایران بازگشت و سردبیری روزنامه توقیف شده خرداد را بر عهده داشت.

[۶]  اشاره به مشکل ممنوع الخروج شدن شهید بهشتی از ایران بعد از بازگشت به تهران در خرداد سال ۱۳۴۹ است که در مرداد ۱۳۴۹ از طرف ساواک به ایشان ابلاغ شد.

letter 1

letter 2


دیدگاه‌ها